1. The seabed suddenly dropped away and I was waist deep in the water.
[ترجمه سحر] ناگهان بستر دریا فرونشست و من تا کمر در آب بودم.
|
[ترجمه گوگل]بستر دریا ناگهان پایین آمد و من در عمق آب بودم [ترجمه ترگمان]ناگهان seabed افتاد و من تا کمر در آب فرورفته بودم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The cylinder was lifted from the seabed in a sling.
[ترجمه گوگل]استوانه از بستر دریا در یک زنجیر بلند شد [ترجمه ترگمان]استوانه از بس تر دریا در یک نشیمنگاه نرم جدا شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The ship has been lying on the seabed for more than 50 years.
[ترجمه گوگل]این کشتی بیش از 50 سال است که در بستر دریا خوابیده است [ترجمه ترگمان]این کشتی بیش از ۵۰ سال است که در بس تر دریا آرمیده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Numerical simulation of single charge explosion on seabed in shallow water was implemented with ALE algorithm.
[ترجمه گوگل]شبیه سازی عددی انفجار تک بار در بستر دریا در آب کم عمق با الگوریتم ALE اجرا شد [ترجمه ترگمان]شبیه سازی عددی جریان بار تک شارژ در بس تر دریا در آب سطحی با الگوریتم ALE اجرا شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Next day we walked the seabed 55ft below where, hours earlier, we had rippled the mirror-like sea with our paddles.
[ترجمه گوگل]روز بعد از بستر دریا 55 فوت پایین تر راه رفتیم، جایی که ساعت ها قبل، دریای آینه مانند را با پاروهایمان موج می زدیم [ترجمه ترگمان]روز بعد، کف دریا ۵۵ فوت پایین تر از همان جایی که چند ساعت پیش بود، حرکت کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Hello the wire optical cable under the seabed destoryed by Twaiwan's earthquake on December 26?
[ترجمه گوگل]سلام کابل نوری سیمی زیر بستر دریا که در اثر زلزله توایوان در 26 دسامبر تخریب شد؟ [ترجمه ترگمان]الو نوری کابل به وسیله زلزله seabed در ۲۶ دسامبر؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Under the seabed there are many submerged reefs.
[ترجمه گوگل]در زیر بستر دریا، صخره های غوطه ور زیادی وجود دارد [ترجمه ترگمان]در بس تر دریا، بسیاری از صخره های زیر آبی وجود دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Much of the seabed is covered by marine mud with some scattered sand banks.
[ترجمه گوگل]قسمت اعظم بستر دریا با گل و لای دریایی پوشیده شده است و برخی از سواحل ماسه ای پراکنده هستند [ترجمه ترگمان]بیشتر بس تر دریا با گل دریایی پوشیده شده است و برخی از بانک های شن پراکنده هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Everywhere, these mostly seabed eruptions are changing the environment.
[ترجمه گوگل]در همه جا، این فورانهای عمدتاً بستر دریا، محیط را تغییر میدهند [ترجمه ترگمان]همه جا، این فوران های بس تر دریا در حال تغییر محیط هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A Russian submarine sank to the seabed in an exercise.
[ترجمه گوگل]یک زیردریایی روسی در یک رزمایش به بستر دریا غرق شد [ترجمه ترگمان]یک زیردریایی روسی در یک تمرین در بس تر دریا غرق شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The greatest threat to humans comes from the stingrays, large flatfish that lie inconspicuously on the seabed in shallow waters.
[ترجمه گوگل]بزرگترین تهدید برای انسان از ماهیهای خاری است، ماهیهای پهن بزرگ که بهطور نامحسوس در بستر دریا در آبهای کمعمق میخوابند [ترجمه ترگمان]بزرگ ترین تهدید برای انسان ها ناشی از the، flatfish بزرگ است که به طور پراکنده در بس تر دریا در آب های کم عمق زندگی می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These unique pouch-like structures undoubtedly help the sea otter to carry food and rocks from the seabed to the surface.
[ترجمه گوگل]این ساختارهای کیسه مانند منحصر به فرد بدون شک به سمور دریایی کمک می کند تا غذا و سنگ را از بستر دریا به سطح برساند [ترجمه ترگمان]این ساختارهای unique نظیر بدون شک به سمور دریایی کمک می کنند تا غذا و سنگ را از کف دریا به سطح حمل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She was the first submersible to dive on the Titanic, which had lain undisturbed on the seabed for seventy-three years.
[ترجمه گوگل]او اولین شناور زیردریایی بود که در تایتانیک شیرجه زد، کشتی که هفتاد و سه سال بدون مزاحمت در بستر دریا قرار داشت [ترجمه ترگمان]او اولین submersible بود که روی کشتی تایتانیک، که به مدت هفتاد و سه سال در بس تر دریا دست نخورده مانده بود، فرو رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. They feed suspended in mid-water, but are versatile enough to browse also under the ice and on the seabed.
[ترجمه گوگل]آنها به صورت معلق در وسط آب تغذیه می کنند، اما به اندازه کافی همه کاره هستند تا در زیر یخ و بستر دریا نیز بگردند [ترجمه ترگمان]آن ها در وسط آب به حالت تعلیق در می آیند، اما به اندازه ای متنوع هستند که به اندازه کافی زیر یخ و کف بس تر کار کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. And you can drive along the newly formed fissures that are the stretch marks of the birth of the seabed.
[ترجمه گوگل]و میتوانید در امتداد شکافهای تازه شکلگرفته که نشانههای کشش تولد بستر دریا هستند رانندگی کنید [ترجمه ترگمان]و شما می توانید در طول شکاف های ایجاد شده که به تازگی شکل گرفته اند حرکت کنید که نشانه تولد کف دریاست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
کف دریا (اسم)
ground, seabed, meerschaum
بستر اقیانوس (اسم)
seabed
تخصصی
[نفت] بستر دریا
انگلیسی به انگلیسی
• bottom of a sea or ocean, seafloor the seabed is the ground under the sea.
پیشنهاد کاربران
seabed ( اقیانوس شناسی ) واژه مصوب: بستر دریا تعریف: کف دریا یا اقیانوس ها