1. It won't take you long to find your sea legs.
[ترجمه گوگل]طولی نمی کشد تا پاهای دریایی خود را پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]خیلی طول نخواهد کشید تا پای sea پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. We found our sea legs.
[ترجمه گوگل]ما پاهای دریایی خود را پیدا کردیم
[ترجمه ترگمان] ما پاهای sea پیدا کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It then dawned on them that maybe sea legs were required for the following morning.
[ترجمه گوگل]سپس متوجه آنها شد که شاید برای صبح روز بعد پاهای دریا لازم است
[ترجمه ترگمان]سپس بر روی آن ها دمید که شاید برای صبح روز بعد، پای دریا مورد نیاز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Men get sea legs and become catlike and grow beards.
[ترجمه گوگل]مردها پاهای دریایی می گیرند و گربه مانند می شوند و ریش می گذارند
[ترجمه ترگمان]مردان به نرمی پاهای خود را بلند می کنند و ریش های خود را رشد می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. After several days on board, I sea legs and no longer felt seasick.
[ترجمه گوگل]بعد از چند روز سوار شدن به کشتی، پاهایم را به دریا زدم و دیگر احساس دریازدگی نکردم
[ترجمه ترگمان]بعد از چند روز سوار کشتی، من هم پاهایم را دریا زده و دیگر دریا زده نشده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Physical conditions: Healthy, Sea legs, Honest, Assiduous, Male.
[ترجمه گوگل]شرایط جسمانی: سالم، پاهای دریایی، صادق، متعهد، مرد
[ترجمه ترگمان]شرایط فیزیکی: سالم، پاهای دریایی، درستکار، assiduous، مذکر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I felt awful yesterday. But, thankfully, I've found my sea legs now.
[ترجمه گوگل]دیروز احساس بدی داشتم اما، خوشبختانه، من اکنون پاهای دریایی خود را پیدا کرده ام
[ترجمه ترگمان]دیروز احساس بدی داشتم اما خوشبختانه پاهایم را پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. At the end of the day was the guys from the heart of the city who found their sea legs and won.
[ترجمه گوگل]در پایان روز، بچه های از قلب شهر بودند که پای دریایی خود را پیدا کردند و پیروز شدند
[ترجمه ترگمان]در پایان روز، افرادی از قلب شهر بودند که پاهای خود را یافتند و برنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I have been a seaman for fifteen years, and have never get found my sea legs.
[ترجمه گوگل]من پانزده سال است که دریانورد هستم و هرگز پاهای دریایی ام را پیدا نکردم
[ترجمه ترگمان]پانزده سال است که دریانوردی کرده ام و هرگز پاهایم را پیدا نکرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As a midshipman, it may take you a while to get sea legs.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک میانه کشتی، ممکن است مدتی طول بکشد تا پاهای دریایی به دست آورید
[ترجمه ترگمان]به عنوان ملوان کهنه کار، ممکن است مدتی طول بکشد تا پای دریا در میان باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He stumbled about the deck for three days before getting his sea legs.
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه پاهای دریایی خود را بگیرد، سه روز در اطراف عرشه تصادف کرد
[ترجمه ترگمان]سه روز قبل از گرفتن پای دریا به عرشه آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The inexperienced sailor has not so far got his sea legs.
[ترجمه گوگل]ملوان بی تجربه تا کنون پاهای دریایی خود را نگرفته است
[ترجمه ترگمان]ملوان بی تجربه هنوز پای خود را از دست نداده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I felt seasick at first, but I soon got my sea legs.
[ترجمه گوگل]من در ابتدا احساس دریازدگی کردم، اما خیلی زود به پاهای دریایی ام رسیدم
[ترجمه ترگمان]اول دریا دریا زده شدم، اما به زودی پاهایم را گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید