1. the sweep of a scythe
چپ راست روی داس
2. He's cutting grass with a scythe.
3. Two men were attempting to scythe the long grass.
[ترجمه گوگل]دو مرد در تلاش بودند تا علف های بلند را بتراشند
[ترجمه ترگمان]دو مرد تلاش می کردند تا علف های بلند را داس بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As her scythe moved mechanically through the bean field, a sandy-colored hare was startled out of its hiding place.
[ترجمه گوگل]هنگامی که داس او به طور مکانیکی در میان مزرعه لوبیا حرکت می کرد، یک خرگوش شنی رنگ از مخفیگاهش بهت زده شد
[ترجمه ترگمان]همان طور که داس او به سرعت از میان مزارع لوبیا می گذشت، خرگوش رنگی رنگی از مخفیگاهش بیرون آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The first job was to scythe paths through the nettles so the children could play without being stung.
[ترجمه گوگل]اولین کار این بود که مسیرهایی را از میان گزنه ها داس زدند تا بچه ها بتوانند بدون نیش زدن بازی کنند
[ترجمه ترگمان]اولین کار این بود که داس در میان گزنه و گزنه افتاد تا بچه ها بتوانند بی آن که نیش بزنند بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was like corn falling before the scythe.
[ترجمه گوگل]مثل ذرت بود که جلوی داس می افتاد
[ترجمه ترگمان]مثل ذرت بود که پیش از داس افتاده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He would scythe her down if she didn't fit in with his plans.
[ترجمه گوگل]اگر با برنامههایش جور در نمیآمد، او را میخراشید
[ترجمه ترگمان]اگر با نقشه هایش جور در نمی آمد، او را با داس کوتاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Throwing down his scythe he scooped up some millet and straightened up.
[ترجمه گوگل]با پرتاب داس، مقداری ارزن برداشت و راست شد
[ترجمه ترگمان]داس خود را بر زمین انداخت و مقداری ارزن را برداشت و راست کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The scythe of time creates superiority of title as it does seniority of age.
[ترجمه گوگل]داس زمان، همان گونه که سن و سال را برتری می بخشد، موجب برتری عنوان می شود
[ترجمه ترگمان]داس زمان برتری خود را به عنوان ارشدیت سن به خود می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I saw you wield scythe once.
[ترجمه گوگل]یک بار دیدم که داس می کنی
[ترجمه ترگمان] یه بار دیدم که تو یه بار داس به کار بردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Scythe - Hope of a fruitful harvest of things hoped for.
[ترجمه گوگل]داس - امید به برداشت مثمر ثمر چیزهای مورد انتظار
[ترجمه ترگمان]امید موفقیت حاصل از برداشت محصول فراوان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. With the poor crooked Scythe and Spade.
13. Travis Moses: Well, I'm a scythe guy.
14. I find this Scythe of the Celt to be quite a disturbing force.
[ترجمه گوگل]من این داس سلت را یک نیروی آزاردهنده می دانم
[ترجمه ترگمان]من این scythe نژاد سلت را پیدا کردم تا یک نیروی مزاحم را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید