scurf

/skɜːrf//skɜːf/

معنی: پوسته، شوره سر، سعفه، سبوسه، وازده اجتماع، سفیدک زدن، با شوره پوشاندن، زدودن
معانی دیگر: (پوست سر و غیره) شوره (بیشتر می گویند: dandruff)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: scurfy (adj.), scurfiness (n.)
(1) تعریف: dry or scaly skin that falls from the body, such as dandruff.

(2) تعریف: dry, scaly, or crusty material on any surface.

جمله های نمونه

1. This shampoo helps to get rid of scurf.
[ترجمه گوگل]این شامپو به خلاص شدن از شر پوست کمک می کند
[ترجمه ترگمان]این شامپو به رهایی از شر scurf کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Wash with beer send medicable scalp Sao urticant, scurf is overmuch, still have the effect of moist hair at the same time.
[ترجمه گوگل]بشویید با آبجو ارسال دارویی پوست سر سائو کهیر، اسکورف بیش از حد است، هنوز هم اثر مو مرطوب در همان زمان
[ترجمه ترگمان]شستشوی با آبجو برای فرستادن پوست سر medicable سائو urticant، scurf بیش از اندازه است، هنوز هم اثر موهای مرطوب را در همان زمان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Get rid of scurf, restrain loose of hair and be good for acnes.
[ترجمه گوگل]از شر موها خلاص شوید، موهای شل را مهار کنید و برای آکنه مفید باشید
[ترجمه ترگمان]of را پاک کنید، موها را از هم باز کنید و برای acnes خوب باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Treat the most effective method of scurf!
[ترجمه گوگل]درمان موثرترین روش اسکورف!
[ترجمه ترگمان]با موثرترین روش of رفتار کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Here and there a few flakes of skin still lingered like the scurf of stars.
[ترجمه گوگل]اینجا و آنجا چند تکه پوست همچنان مانند ستارگان باقی مانده بود
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا چند تکه برف هنوز مانند the ستارگان درنگ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Patent technology Aminophenol, Hydrolyte protein, Enhance hair growth, Dispel peculiar smell, And get rid of scurf.
[ترجمه گوگل]فناوری ثبت اختراع آمینوفنول، پروتئین هیدرولیت، افزایش رشد مو، از بین بردن بوی عجیب و غریب، و خلاص شدن از شر پوسته پوسته شدن مو
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی اختراع Aminophenol، پروتیین Hydrolyte، رشد مو، بوی خاص Dispel، و از شر scurf خلاص شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. YE SHUI ZHU HUA, Without you, today's emotions would be scurf of yesterday's.
[ترجمه گوگل]YE SHUI ZHU HUA، بدون تو، احساسات امروز از احساسات دیروز خارج می شود
[ترجمه ترگمان]شما shui ZHU،، بدون تو، احساسات امروز از دیروز scurf خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The buffer storage shed is of steel structure, mainly storing coke, iron scurf and spheric agglomeration. The silica shall be stored on exposed place.
[ترجمه گوگل]سوله ذخیره سازی بافر از ساختار فولادی است که عمدتاً کک، اسکرف آهن و تراکم کروی را ذخیره می کند سیلیس باید در محل باز نگهداری شود
[ترجمه ترگمان]انبار ذخیره بافر یک ساختار فولادی است که عمدتا کک، scurf آهن و تراکم spheric را ذخیره می کند سیلیکا باید در محل exposed ذخیره شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Hipolito, The Writer: Without you, today's emotions would be the scurf of yesterday's.
[ترجمه گوگل]هیپولیتو، نویسنده: بدون تو، احساسات امروز، عواطف دیروز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]Hipolito، نویسنده: بدون شما، احساسات امروز the از دیروز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The shampoo composition features that it contains both blue - green alga extract and scurf eliminating agent.
[ترجمه گوگل]ترکیب شامپو دارای ویژگی هایی است که هم حاوی عصاره جلبک آبی - سبز و هم عامل از بین برنده پوست است
[ترجمه ترگمان]The دارای ویژگی های ترکیب shampoo است که هر دو عصاره blue و scurf را شامل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوسته (اسم)
case, scale, flake, cod, membrane, chaff, crust, cortex, incrustation, scurf, pellicle, patagium, shuck, testa

شوره سر (اسم)
scruff, dander, dandruff, scurf, shale

سعفه (اسم)
scurf, tinea, ringworm

سبوسه (اسم)
sawdust, scurf, snout beetle

وازده اجتماع (اسم)
scurf

سفیدک زدن (فعل)
scurf

با شوره پوشاندن (فعل)
scurf

زدودن (فعل)
remove, wipe, clean, scrape, clear, purge, eliminate, obliterate, wipe out, scour, blot out, sweep, swab, scurf, deterge, efface, shuck

انگلیسی به انگلیسی

• dry flakes of skin that have been shed (especially dandruff)

پیشنهاد کاربران

بپرس