• (1)تعریف: impure matter that forms on the surface of a liquid.
• (2)تعریف: any undesirable, polluting, or worthless material.
• (3)تعریف: a person or persons considered to be low or disreputable; dregs. • مشابه: riffraff, trash
فعل گذرا ( transitive verb )حالات: scums, scumming, scummed
• : تعریف: to take the scum off (a liquid).
فعل ناگذر ( intransitive verb )مشتقات: scumlike (adj.)
• : تعریف: to form a layer of scum.
جمله های نمونه
1. the scum of the society
طبقات پست اجتماع
2. he treats gamblers like the scum of the earth
با قماربازان مثل اراذل و اوباش رفتار می کند.
3. There was green scum over the pond.
[ترجمه گوگل]تفاله سبزی روی حوض بود [ترجمه ترگمان]روی دریاچه هم scum سبز بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Skim the scum off the jam and let it cool.
[ترجمه سیاحی] کف روی مربا رو جمع کن و بزار مربا خنک بشه.
|
[ترجمه گوگل]کف مربا را جدا کرده و بگذارید خنک شود [ترجمه ترگمان]آشغال ها را جمع کن و ولش کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Scum the bubble when the porridge is boiling.
[ترجمه گوگل]وقتی فرنی در حال جوشیدن است، حباب را صاف کنید [ترجمه ترگمان] وقتی که آش در حال جوش خوردن باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Scum like that should be locked away!
[ترجمه گوگل]این تفاله ها باید قفل شوند! [ترجمه ترگمان]!! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! !! ! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Those racist scum have been attacking Pakistanis.
[ترجمه گوگل]آن تفاله های نژادپرست به پاکستانی ها حمله کرده اند [ترجمه ترگمان]این اراذل و اوباش به پاکستانی ها حمله کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. People who organize dog fights are scum in my opinion!
[ترجمه گوگل]افرادی که دعوای سگ ها را ترتیب می دهند به نظر من تفاله هستند! [ترجمه ترگمان]مردمی که مبارزه سگ ها را سازماندهی می کنند scum است! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There is a ring of scum in the washbasin.
[ترجمه گوگل]یک حلقه تفاله در سینک وجود دارد [ترجمه ترگمان]یه حلقه کثافت توی دست شویی هست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Someone had scrawled "Scum" on his car.
[ترجمه گوگل]یک نفر روی ماشینش "اسکم" را خط زده بود [ترجمه ترگمان] یه نفر زیر ماشینش نوشته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Skim off any scum.
[ترجمه گوگل]هر تفاله ای را از بین ببرید [ترجمه ترگمان]Skim را از بین ببر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. These so - called football supporters are scum.
[ترجمه گوگل]این به اصطلاح هواداران فوتبال آشغال هستند [ترجمه ترگمان]این به اصطلاح طرفداران فوتبال scum [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These men are the scum of the earth.
[ترجمه گوگل]این مردان تفاله زمین هستند [ترجمه ترگمان]این مردان the زمین هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You won't hurl yourself away on such a scum, will you?
[ترجمه گوگل]تو خودت را روی چنین آشغالی پرتاب نمی کنی، نه؟ [ترجمه ترگمان]تو خودت را از این کثافت دور نمی کنی، مگر نه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. People like that are the scum of the earth .
[ترجمه گوگل]اینجور آدما تفاله ی زمینن [ترجمه ترگمان] آدمایی مثل اون the زمین هستن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[عمران و معماری] کف - خمیره [مهندسی گاز] کف، کف کردن، پسمانده [نساجی] کف - کف کردن - رویه بستن محلول - تشکیل لایه ژله ای در سطح محلول
انگلیسی به انگلیسی
• filth, dirt; waste, rubbish; foul film or slime that forms atop a liquid; riffraff, rabble, mob remove impurities; remove the foul membrane from the surface of a liquid; form a foul membrane, become covered with a dirty film scum is a layer of an unpleasant-looking substance on the surface of a liquid. if you call people scum, you are expressing your feelings of dislike and disgust for them.
پیشنهاد کاربران
( عامیانه ) 1. آدم پست، فلک زده ، بی ارزش، تفاله ( برای مرد ) . 2. مایع منی. مثال: You scum! Get out of here Frankie is a scum You’d better clean up the scum from the backseat before you take the car home
scum ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: روماند 1 تعریف: موادی نظیر چوب و چربی و کف که معمولاً بر روی آب حوض هایِ تهنشینیِ تصفیهخانههای فاضلاب دیده میشود
Slum : پایین شهر ( همون Ghetto ) Scum : تفاله - سرجوش یا کف آب - آشغال - پس مانده - زاید مثلا وقتی دارید مرغ را می جوشانید روی آب کف و کثیفی جمع میشه. به اون میگن کف آب. تو انگلیسی Scum یا به بعضی از افراد یا یک ملیت ممکنه یک نفر این حرف رو نسبت بده. ... [مشاهده متن کامل]
در این موقعیت یعنی آشغال و عوضی noun 1 [noncount] : a layer of something unpleasant or unwanted that forms on top of a liquid ◀️ Boil the chicken and use a spoon to remove any scum that floats to the surface. ◀️pond scum [=a layer of algae on top of a pond] 2 informal : a dishonest, unkind, or unpleasant person [noncount] ◀️Ignore him; he's scum. ◀️They are the scum of the earth. [=the worst people on the earth] [count] ◀️He's a complete scum ◀️ Bro you are from US. The joke tells by itself. You all are the real scum of the world, with your politics Shut up fool
✅طبقه وازده و پست اجتماع ✅ ( مجازی ) آدم پست، فرومایه و سربار جامعه [مثلاً نوجوون یا بزرگسال بزهکاری که در مراکز بازپروری و کانون های اصلاح نگهداری میشن] . e. g . She treats you like scum. Be careful
از لحاظ فحش بودن معنی اینا رو میده کثافت آشغال لعنتی گ*ه
تفاله آشغال کف روی غذا و . . . .
سلام بچه ها بهترین معنی و پر کار برد باش اشغال یا تفاله اما منظور توهین those scums bother my brother لجن آب هم میشه معمولا تو فاضلاب ها باتلاق there many marshes & bogs here that full of scum