scud

/ˈskəd//skʌd/

معنی: حرکت تند و سریع، حرکت سریع ابر، سبک رفتن، تند راه رفتن، تکان خوردن
معانی دیگر: (به ویژه قایق یا ابر یا موشک - با سرعت زیاد) سریدن، لغزیدن، پیمودن، لیزیدن، عمل سر خوردن یا لیز خوردن، پیمایش، (برق یا باران یا قطرات آب دریا) بادآورد، بوران، باد و باران، باد و برف، رگبار، وزش ناگهانی باد، تندباد، ناگه باد

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scuds, scudding, scudded
• : تعریف: to move rapidly.
مشابه: career, sail

- clouds that scudded across the sky
[ترجمه گوگل] ابرهایی که بر فراز آسمان نشستند
[ترجمه ترگمان] ابرها بر فراز آسمان پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of moving rapidly.

(2) تعریف: something that is propelled by the wind, such as clouds or precipitation.

جمله های نمونه

1. Puffy white clouds were scudding past.
[ترجمه گوگل]ابرهای سفید پف کرده از کنارش می گذشتند
[ترجمه ترگمان]ابره ای سفید و سفیدی که از کنار آن ها می گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The plane scudded over the village.
[ترجمه گوگل]هواپیما بر فراز روستا رفت
[ترجمه ترگمان]هواپیما به سرعت به طرف دهکده رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. White clouds scudded across the sky.
[ترجمه گوگل]ابرهای سفید روی آسمان نشستند
[ترجمه ترگمان]ابره ای سفید از آسمان می گذرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The yacht was scudding along before the wind.
[ترجمه گوگل]قایق بادبانی در حال غرق شدن بود
[ترجمه ترگمان]کشتی تفریحی در پیش از باد به حرکت درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Indeed time itself seems alternately to scud and to suspend during those ten seconds.
[ترجمه گوگل]در واقع به نظر می رسد زمان خود به طور متناوب در طول این ده ثانیه به حالت تعلیق در می آید
[ترجمه ترگمان]در واقع به نظر می رسد که خود زمان به صورت متناوب پر می شود و در طول مدت ده ثانیه به حالت تعلیق درمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Although of limited accuracy by modern standards, the Scuds were reasonably successful at hitting large targets such as urban settlements.
[ترجمه گوگل]اگرچه اسکادها از دقت محدودی بر اساس استانداردهای مدرن برخوردار بودند، اما در اصابت اهداف بزرگ مانند سکونتگاه های شهری به طور معقولی موفق بودند
[ترجمه ترگمان]با وجود دقت محدود توسط استانداردهای مدرن، Scuds در برخورد با اهداف بزرگ مانند شهرک های شهری موفق بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There was a high wind and clouds scudded across the blue sky and when the sun was obscured the wind seemed cold.
[ترجمه گوگل]باد شدیدی می‌وزید و ابرها روی آسمان آبی می‌چرخیدند و وقتی خورشید پنهان شد باد سرد به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]باد شدیدی می وزید و ابرها به سرعت در آسمان آبی حرکت می کردند و وقتی خورشید در میان نبود، باد سرد به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Scud missiles streaked through the sky.
[ترجمه گوگل]موشک های اسکاد آسمان را رد کردند
[ترجمه ترگمان]موشک های حرارتی در آسمان جریان داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A low, scudding cloudbank was coming off the western horizon, purple with unshed rain.
[ترجمه گوگل]کرانه ابری کم ارتفاع و لرزان در حال بیرون آمدن از افق غربی بود که بنفش با بارانی ناباریده بود
[ترجمه ترگمان]یک ابر زیر ابر زیر باران، زیر باران، زیر باران، از افق غربی بیرون می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The weather continued to deteriorate with low-flying scud and rain squalls from the west.
[ترجمه گوگل]بدتر شدن هوا با رگبارهای کم ارتفاع و بارش باران از سمت غرب ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]آب و هوا همچنان با باران شدید بارانی و باد باران از سوی غرب، رو به وخامت گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cloud shadows scudded across immeasurable stands of virgin forests.
[ترجمه گوگل]سایه‌های ابری بر روی توده‌های بی‌شمار جنگل‌های بکر نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]سایه های ابر در پهنه بیکران جنگل های بکر پدیدار می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Outside there are scudding clouds, but they are high up and the sun occasionally breaks through.
[ترجمه گوگل]در خارج، ابرهای ریزشی وجود دارد، اما آنها در بلندی قرار دارند و گاهی اوقات خورشید از آن عبور می کند
[ترجمه ترگمان]بیرون از آن ابره ای پراکنده وجود دارند، اما ارتفاع آن ها بالا است و گاهی خورشید از میان آن ها می شکند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The clouds were scudding across the expanse of blue.
[ترجمه گوگل]ابرها در وسعت آبی می چرخیدند
[ترجمه ترگمان]ابرها در پهنه نیلگون آسمان پراکنده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Initial fears that the Scuds were carrying chemical warheads proved groundless.
[ترجمه گوگل]ترس های اولیه مبنی بر اینکه اسکادها کلاهک های شیمیایی حمل می کردند بی اساس بود
[ترجمه ترگمان]ترس اولیه از اینکه the حامل کلاهک های شیمیایی بودند، ثابت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Black rain clouds were scudding in over the Thames.
[ترجمه گوگل]ابرهای سیاه باران بر فراز تیمز می‌ریختند
[ترجمه ترگمان]ابره ای سیاه بر روی رودخانه تایمز پراکنده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حرکت تند و سریع (اسم)
bob, jerk, scud, scurry, flitter

حرکت سریع ابر (اسم)
scud

سبک رفتن (اسم)
scud, trip

تند راه رفتن (فعل)
scud

تکان خوردن (فعل)
shake, wag, scud, vibrate, quake, hotch, jolt, jounce

انگلیسی به انگلیسی

• type of short-range surface-to-surface missile (military)
act of moving swiftly; wind-driven cloud or mist; rain shower
move swiftly, pass quickly
if something scuds, it moves quickly and smoothly along; a literary word.
a scud is a type of surface to surface missile that has a range of 300 kilometres or more.

پیشنهاد کاربران

این کلمه هم فعل است و هم اسم. در دیکشنری زیر مجموعآً شش تعریف برای این لغت وجود دارد. دو تعریف مربوط است به نقش دستوری فعل و چهار تعریف دیگر مربوط به نقش دستوری اسمِ این کلمه است:
New Oxford American Dictionary ⬇️
...
[مشاهده متن کامل]

ابتدا تعاریف لغت در نقش دستوری فعل 🔰
1. ( intr. , with adverbial of direction ) move fast in a straight line because or as if driven by the wind.
رانده شدن سریع و در یک خط مستقیم توسط باد؛ حرکت تند و سریع توسط باد؛ بادآورد
Example 1: 👇
We lie watching the clouds scudding across the sky.
ما در حال دراز کشیدن، حرکت ابرها را نگاه می کردیم که باد آنها را در آسمان، تند و سریع به حرکت وا می داشت.
Example 2: 👇
Three small ships were scudding before a brisk breeze.
یک نسیم تند، سه کشتی کوچک را که در یک خط پشت سر هم قرار داشتند تند و سریع حرکت می داد.
2. ( v - tr. - mainly Scottish English ) slap, beat, or spank.
سیلی زدن؛ کتک زدن؛ ضربه ی تند زدن
Example 1: 👇
She scudded me across the head.
او بر سرم کوبید. ( زد تو سرم )
Example 2: 👇
The captain scudded the vessel, putting her before the blast.
کاپیتان ضربه ای به قایق زد و او را در برابر وزش باد قرار داد.
حال تعاریف لغت در نقش دستوری اسم🔰
3. ( n - mainly literary ) a mass of vapory clouds or spray driven fast by the wind.
توده ای از ابرهای بخار مانند یا ترشحات بخار که به سرعت توسط باد رانده می شوند.
Example 1: 👇
The water is glassy under a scud of mist.
زیر توده ای از ابرهای بخار مانندِ مه و غبار، آب، شیشه ای و آینه مانند به نظر می رسید.
Example 2: 👇
the picturesque shoreline disappeared into low - cloud scud and rain.
خط ساحلی زیبا، در میان ابرهای کم عمق که توسط باد و باران سریع حرکت می کردند ناپدید شد.
4. ( n ) a driving shower of rain or snow; a gust.
بارش باران یا برف و یا تند باد.
Example: 👇
Scuds of rain gave way to sun.
رگبار باران جای خود را به خورشید داد.
5. ( mass n ) the action of moving fast in a straight line when driven by the wind.
رانده شدن توسط باد با حرکتی سریع و در یک خط مستقیم.
Example: 👇
the scud of the clouds before the wind.
حرکت تند و سریع ابرها در برابر باد.
6. ( Scud or Scud missile ) a type of long - range surface - to - surface guided missile able to be fired from a mobile launcher.
نوعی موشک هدایت شونده سطح به سطح با برد بلند با قابلیت شلیک از پرتابگر متحرک.
Example: 👇
Scud is a code name assigned by NATO to a series of such missiles developed by the former Soviet Union.
اسکاد نام رمزی است که ناتو به مجموعه ای از این موشک ها که توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق ساخته شده است، اختصاص داده است.

scud
🌐 کلماتی کاربردی برای بیان هوای مرطوب و ابری:
✅️ bank – a large mass of cloud or fog
✅️ billow – a cloud that rises and moves in a large mass
✅️ blizzard – a snowstorm with very strong winds
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ cirrocumulus – small round clouds that form lines high in the sky
✅️ cirrostratus – a thin layer of cloud found very high in the sky
✅️ cirrus – a type of thin cloud found very high in the sky
✅️ cloudy – full of clouds
✅️ column – something that rises up into the air in a straight line
✅️ cumulonimbus – a mass of very tall thick cloud that usually brings rain and sometimes thunder
✅️ cumulus – a large low white cloud that is round at the top and flat at the bottom
✅️ dull – when there are a lot of clouds and it is rather dark
✅️ fog – a thick cloud that forms close to the ground or to water and is difficult to see through ( fog is thicker than mist )
✅️ fogbound – not able to operate normally because of thick fog
✅️ foggy – full of fog or covered with fog
✅️ gather – if clouds gather, they start to appear and cover part of the sky
✅️ grey – when it is not very bright, because there is a lot of cloud
✅️ hurricane – a violent storm with very strong winds
✅️ inclement – unpleasantly cold or wet
✅️ lower – if clouds lower, they are very dark, as if a storm is coming
✅️ mist – small drops of liquid in the air
✅️ misty – lots of mist in the air
✅️ nimbus – a dark grey rain cloud
✅️ overcast – a sky completely full of clouds
✅️ pall – cloud that covers an area and makes it darker
✅️ pea souper – thick low cloud that prevents you from seeing anything
✅️ scud – clouds moving quickly
✅️ sea mist – a thin low cloud that comes onto the land from the sea
✅️ steam _ the wet substance that forms on windows and mirrors when wet air suddenly becomes hot or cold
✅️ storm cloud – a very dark cloud
✅️ squall – a sudden violent gust of wind or localized storm, especially one bringing rain, snow, or sleet.
✅️ thundercloud – a storm cloud producing thunder
✅️ tsunami – an extremely large wave in the sea
✅️ typhoon – a violent tropical storm with very strong winds
✅️ vapour – very small drops of water or other liquids in the air that make the air feel wet
✅️ vog – smog that contains dust and gas from volcanoes
منبع: www. writerswrite. co. za

بپرس