scrummage

/ˈskrʌmɪdʒ//ˈskrʌmɪdʒ/

معنی: نوعی بازی فوتبال راگبی
معانی دیگر: (بازی راگبی) به خط در مقابل هم ایستادن و سپس به هم هجوم بردن (برای زدن توپ) (scrum هم می گویند)، scrum نوعی بازی فوتبال راگبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: scrummaged, scrummages, scrummaging
• : تعریف: see scrum.

جمله های نمونه

1. . . . and it's a scrummage just inside the Welsh half.
[ترجمه گوگل] و این یک افتضاح فقط در داخل نیمه ولز است
[ترجمه ترگمان] و این یک scrummage درست داخل نیمی از ولز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Our scrummage must be rock-solid so we get a stable platform to work off.
[ترجمه گوگل]سرکشی ما باید مانند سنگ باشد تا بتوانیم یک سکوی پایدار برای کار کردن داشته باشیم
[ترجمه ترگمان]scrummage ما باید سنگ سفت باشه برای همین یه سکوی ثابت برای کار داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From a scrummage on the 22 a double mis-move by Hepburn created the gap for centre Wilcoxon to score under the posts.
[ترجمه گوگل]از یک نزاع روی 22، یک حرکت اشتباه مضاعف توسط هپبورن باعث ایجاد شکاف برای مرکز ویلکاکسون برای گلزنی زیر تیرها شد
[ترجمه ترگمان]از یک scrummage در روز ۲۲ یک گردباد دو برابر با الیس Hepburn فاصله مرکز Wilcoxon را ایجاد کرد تا در زیر پست ها امتیاز بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It all revolves around who get the put-in to the scrummage following a stoppage at ruck or maul.
[ترجمه گوگل]همه اینها حول محور این است که چه کسی پس از توقف در راک یا ماول، درگیر نزاع می شود
[ترجمه ترگمان]همه اینها حول و حوش افرادی است که به دنبال توقف در ruck یا maul به the وارد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The decision to opt out of the requirement to scrummage changed the whole nature of the game.
[ترجمه گوگل]تصمیم به انصراف از الزام به دست و پا زدن، کل ماهیت بازی را تغییر داد
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفته شدن از الزام به scrummage تغییر ماهیت بازی را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Are at least able to make an educated guess as to who is collapsing the scrummage.
[ترجمه گوگل]حداقل می توانند حدس بزنند که چه کسی در حال فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]حداقل می توانید حدس بزنید که چه کسی در حال فروپاشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They can tackle the recipient and hope to win the scrummage put-in themselves.
[ترجمه گوگل]آنها می توانند با گیرنده برخورد کنند و امیدوار باشند که خودشان در این بازی پیروز شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند گیرنده را بگیرند و امیدوارند که برنده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Over went a Grayson penalty just before half time, and on came the pressure at the scrummage into the second half.
[ترجمه گوگل]یک پنالتی گریسون درست قبل از نیمه تمام شد و در نیمه دوم فشار وارد شد
[ترجمه ترگمان]درست قبل از نیم ساعت یک پنالتی به نفع خانواده گریسون تمام شد و فشار آن را به نیمه دوم رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The term scrum originated in the game of rugby as short for scrummage or scrimmage.
[ترجمه گوگل]واژه اسکرام در بازی راگبی به صورت مخفف اسکراماژ یا اسکراماژ سرچشمه گرفته است
[ترجمه ترگمان]این گروه از این بازی راگبی به عنوان یک مسابقه تمرینی پرتاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نوعی بازی فوتبال راگبی (اسم)
scrum, scrummage

انگلیسی به انگلیسی

• tight formation of players who struggle to take possession of the ball (rugby)

پیشنهاد کاربران

بپرس