دیکشنری
مترجم
بپرس
scroungy
(خودمانی) کثیف، شلخته، ژنده پوش
دنبال کنید
بررسی کلمه
صفت
( adjective )
حالات
: scroungier, scroungiest
• :
تعریف:
shabby; slovenly.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها