scrofulous

/ˈskrɒfjʊləs//ˈskrɒfjʊləs/

معنی: خنازیری
معانی دیگر: (پزشکی) خنازیری، دچار خنازیر، دچار سل غدد لنفاوی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: afflicted with scrofula.

(2) تعریف: morally corrupt.

- a scrofulous old gangster
[ترجمه گوگل] یک گانگستر پیر بداخلاق
[ترجمه ترگمان] یه گنگستر قدیمی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. His face was white, his skin scrofulous, his teeth decaying.
[ترجمه گوگل]صورتش سفید بود، پوستش درهم بود، دندان هایش پوسیده بود
[ترجمه ترگمان]صورتش سفید بود، پوستش مه آلود بود، دندان هایش به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. From the scrofulous hobos of Samuel Beckett to Antonioni's tired-blooded aristocrats, the anti-heroes of modern art endlessly suggest that waiting for God is futile, since life is without meaning.
[ترجمه گوگل]ضدقهرمانان هنر مدرن، از هوس‌های پرخاشگر ساموئل بکت گرفته تا اشراف خون خسته آنتونیونی، بی‌پایان پیشنهاد می‌کنند که انتظار برای خدا بیهوده است، زیرا زندگی بی‌معنی است
[ترجمه ترگمان]از the scrofulous از سامویل بکت تا Antonioni و اشراف tired، قهرمانان هنر مدرن به شکلی بی پایان نشان می دهند که انتظار برای خدا بی فایده است چون زندگی بدون معنا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Except advocate treat ulcer of apoplectic, tetanic, scrofulous, sore swollen poison, vasomotor outside waiting for a disease, in recent years clinical practice proves.
[ترجمه گوگل]در سال های اخیر عمل بالینی ثابت می کند که به جز درمان زخم های آپوپلکتیک، کزاز، اسکروفولوس، سم متورم دردناک، وازوموتور خارج از انتظار برای یک بیماری
[ترجمه ترگمان]به جز مدافع درمان زخم سکته، tetanic، استفراغ، سم ورم کرده، vasomotor خارج از انتظار برای یک بیماری، در سال های اخیر در مطب بالینی ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This just applies to beriberi, oedema, neck scrofulous, pure sex is strumous wait for disease, have soft firm, the effect of benefit water, detumescence.
[ترجمه گوگل]این فقط در مورد بری بری صدق می کند، ادم، اسکروفول گردن، جنسیت خالص است منتظر بیماری است، سفت نرم، اثر آب سود، پاکسازی
[ترجمه ترگمان]این مساله فقط در مورد beriberi، oedema، scrofulous گردن و جنس خالص صدق می کند که منتظر بیماری هستند، شرکت نرمی دارند، تاثیر آب سود آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But seeing a stranger, the little girl—a scrofulous -looking, unattractive child very like her mother—screamed and ran away.
[ترجمه گوگل]اما با دیدن یک غریبه، دختر کوچک - کودکی بداخلاق و غیرجذاب که شبیه مادرش بود - فریاد زد و فرار کرد
[ترجمه ترگمان]اما دیدن یک غریبه، آن دختر کوچک که شبیه مادرش بود جیغ کشید و فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This paper reports the therapeutic effects of needling point stimulation combined with scrofulous pills treatment for 10 patients with scrofula colli.
[ترجمه گوگل]این مقاله اثرات درمانی تحریک نقطه سوزنی همراه با درمان قرص های اسکروفولوس را برای 10 بیمار مبتلا به اسکروفولا کلی گزارش می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله اثرات درمانی تحریک نقطه ای needling همراه با درمان قرص های باردار برای ۱۰ بیمار مبتلا به خنازیر را گزارش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This just is applied to strumous big, neck the disease such as scrofulous, beriberi, heat having Qing Dynasty, expectorant, soft firm effect.
[ترجمه گوگل]این فقط به استرمووس بزرگ، بیماری گردن مانند scrofulous، بری بری، گرما دارای سلسله چینگ، خلط آور، اثر سفت نرم اعمال می شود
[ترجمه ترگمان]این بیماری فقط برای strumous بزرگ به کار می رود، مانند scrofulous، beriberi، گرمایی که سلسله کینگ، expectorant، و تاثیر محکم آن را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خنازیری (صفت)
scrofulous

انگلیسی به انگلیسی

• suffering from scrofula, suffering from tuberculosis of the lymph glands of the neck (medicine)

پیشنهاد کاربران

این لغت در دیکشنری های مختلف دارای دو تعریف است:
Scrofulous /ˈskrɔfjələs/ ( adj ) – meaning:
1. of, relating to, resembling, or having scrofula /ˈskrɒfjʊlə/: tuberculosis of the lymphatic glands.
...
[مشاهده متن کامل]

دچار سل غدد لنفاوی؛ خنازیری
Example 1: 👇
This paper reports the therapeutic effects of needling point stimulation combined with scrofulous pills treatment for 10 patients with scrofula.
این مقاله درباره ی اثرات درمانی تحریک نقطه سوزنی همراه با درمان قرص های مربوط به سل غدد لنفاوی را برای ۱۰ بیمار مبتلا به خنازیر اطلاع رسانی می کند.
Example 2: 👇
He was suffering from a scrofulous ulcer in the neck, and it was a hideous disfigurement.
او از یک زخم خنازیری در گردن که یک تغییر وحشتناک بود رنج می بُرد.
❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌❌
2. morally tainted
از نظر اخلاقی آلوده؛ پلشت؛ منحط؛ گمراه؛ فاسد از نظر اخلاقی؛ غیر اخلاقی
Example 1: 👇
The leader’s scrofulous behavior was evident in her frequent abuses of power and disregard for ethical standards.
رفتار غیر اخلاقیِ رهبر در سوء استفاده مکرر از قدرت و بی توجهی به معیارهای اخلاقی مشهود بود.
Example 2: 👇
The play’s antagonist was portrayed as a scrofulous character, whose corrupt actions ultimately led to his downfall.
ضد قهرمانِ نمایشنامه به عنوان یک شخصیت منحط به تصویر کشیده شده بود که اقدامات تباه کننده اش در نهایت به سقوط او منجر شد.

منابع• https://www.dictionary.com/browse/scrofulous

بپرس