scrimshaw

/ˈskrɪmˌʃɒ//ˈskrɪmˌʃɒ/

معنی: کار منقور، هنر منبت کاری، قلمزنی کردن
معانی دیگر: حکاکی روی استخوان (به ویژه استخوان نهنگ و غیره که در مسافرت های طولانی ملوانان انجام می دادند)، استخوان نگاره، اشیاء منبت کاری یا حکاکی شده زینتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: detailed carvings or engravings on bone or ivory, esp. whalebone or whale ivory, or a single such carved object.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: scrimshaws, scrimshawing, scrimshawed
• : تعریف: to carve or engrave scrimshaw.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to carve or engrave (bone or ivory) to make scrimshaw.

جمله های نمونه

1. He wore round his neck a scrimshaw on a silver chain.
[ترجمه گوگل]او دور گردنش یک اسکرمشال روی یک زنجیر نقره ای بسته بود
[ترجمه ترگمان]گردنش را روی یک زنجیر نقره نقاشی کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Can you imagine scrimshaw so finely detailed that even the texture is captured in the work?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید اسکریمشا را با جزئیات دقیقی تصور کنید که حتی بافت در کار ثبت شود؟
[ترجمه ترگمان]آیا می توانید scrimshaw را آنقدر دقیق تصور کنید که حتی بافت در محل کار ثبت شده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This is Ronnie's third color scrimshaw, but the first one of this magnitude.
[ترجمه گوگل]این سومین اسکریمشا رنگی رونی است، اما اولین مورد به این بزرگی
[ترجمه ترگمان]این سومین رنگ رانی رانی رانی است، اما اولین بار این است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What did early scrimshaw artists use for pigment?
[ترجمه گوگل]هنرمندان اولیه اسکریم شاو از چه چیزی برای رنگدانه استفاده می کردند؟
[ترجمه ترگمان]هنرمندان early اولیه چه چیزی برای رنگدانه های پوستی به کار بردند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Scrimshaw is the decoration of bone or ivory objects, such as whale teeth and walrus tusks, with fanciful designs.
[ترجمه گوگل]Scrimshaw تزئین اجسام استخوانی یا عاج مانند دندان نهنگ و عاج ماهی‌های دریایی با طرح‌های فانتزی است
[ترجمه ترگمان]scrimshaw، نشان استخوان یا عاج است، مانند دندان های نهنگ و دندان های خاکستری با طرح های عجیب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She scraped the mud away and revealed a piece of scrimshaw.
[ترجمه گوگل]او گل را خراش داد و یک تکه اسکرمشا را آشکار کرد
[ترجمه ترگمان]او گل را کنار زد و یک تکه نقاشی روی آن را آشکار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The early Inuit (Eskimos) produced such utilitarian objects as harpoon shafts and bucket handles out of ivory and often etched them with geometric or curving patterns. See also scrimshaw.
[ترجمه گوگل]اینوئیت های اولیه (اسکیموها) اشیای مفیدی مانند شفت هارپون و دسته های سطل را از عاج تولید می کردند و اغلب آنها را با الگوهای هندسی یا منحنی حکاکی می کردند به scrimshaw نیز مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]The اولیه (Eskimos)این اشیا utilitarian را به عنوان میله زوبین و دسته های سطل از عاج بیرون آوردند و اغلب آن ها را با الگوهای هندسی یا منحنی حکاکی می کردند همچنین scrimshaw را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کار منقور (اسم)
scrimshaw

هنر منبت کاری (اسم)
scrimshaw

قلمزنی کردن (فعل)
scrimshaw

انگلیسی به انگلیسی

• carving or engraving on whale ivory or whalebone; art and technique of carving or engraving on whale ivory or whalebone

پیشنهاد کاربران

بپرس