scribbler

/ˈskrɪblər//ˈskrɪblə/

معنی: نویسنده بد
معانی دیگر: آدم بد خط، خرچنگ قورباغه نویس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an unimportant or inferior writer; hack.
مشابه: hack

جمله های نمونه

1. That Getsl Slatkis is a scribbler who has climbed on to the revolutionary bandwagon.
[ترجمه گوگل]این گتسل اسلاتکیس یک خط نویس است که به گروه انقلابی صعود کرده است
[ترجمه ترگمان]این Slatkis scribbler است که از طرف من به طرف جمعیت به طرف من می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That's the way with scribblers, they are for ever borrowing other people's quotations.
[ترجمه گوگل]این روشی است که در مورد خط نویس ها وجود دارد، آنها برای همیشه از نقل قول های دیگران قرض می گیرند
[ترجمه ترگمان]این روشی است که با scribblers، آن ها همیشه از نقل قول های دیگران قرض می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. One part of me was contemptuous of the scribblers continually rescuing the world with their paper prescriptions.
[ترجمه گوگل]قسمتی از وجود من نسبت به نویسندگانی که مدام جهان را با نسخه های کاغذی خود نجات می دادند، تحقیر می کرد
[ترجمه ترگمان]یک قسمت از وجودم به طرز تحقیر آمیزی از the بود که مدام جهان را با نسخه their نجات می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clothiers, fullers, scribblers and weavers abounded.
[ترجمه گوگل]لباس‌ها، پرفروش‌ها، خط‌نویس‌ها و بافندگان فراوان بودند
[ترجمه ترگمان]clothiers، fullers، scribblers و بافندگان به حد وفور وجود داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No wonder the scribblers on the hustings have so much stale garbage blowing around their brains.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که خط‌نویس‌ها در خانه‌ها زباله‌های کهنه زیادی در مغزشان می‌وزند
[ترجمه ترگمان]تعجبی ندارد که the on روی سکوی سخنرانی آن قدر پر از زباله است که در مغز آن ها جولان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Political scribblers were usually better value than politicians, most of them being irreverent and much better informed.
[ترجمه گوگل]خط‌نویس‌های سیاسی معمولاً ارزش‌های بهتری نسبت به سیاستمداران داشتند، بیشتر آنها بی‌احترام و آگاه‌تر بودند
[ترجمه ترگمان]scribblers سیاسی معمولا ارزش بهتری از سیاست مداران داشتند، اغلب آن ها irreverent و much بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. But scribblers like me and Rob on the page before this?
[ترجمه گوگل]اما نویسندگانی مثل من و راب در صفحه قبل از این؟
[ترجمه ترگمان]اما scribblers مثل من و راب در صفحه قبل از این؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jarvis readily agrees, but he notes that a scribbler needs to get paid.
[ترجمه گوگل]جارویس به راحتی موافقت می کند، اما او اشاره می کند که یک خط نویس باید دستمزد بگیرد
[ترجمه ترگمان]جارو یس به سرعت موافقت می کند، اما اشاره می کند که نیاز به پرداخت هزینه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At least one contemporary reviewer got the feeling that the various scribblers were being praised more for their passports than their prose.
[ترجمه گوگل]حداقل یک داور معاصر این احساس را داشت که خط‌نویس‌های مختلف بیشتر به خاطر پاسپورت‌هایشان تحسین می‌شوند تا نثرشان
[ترجمه ترگمان]حداقل یک منتقد معاصر این احساس را داشت که the مختلف برای گذرنامه های خود بیش از نثر خود مورد ستایش قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Although O'Connor is commonly perceived as an outsider artist—the crippled, eccentric scribbler—she was in fact from the beginning very much an insider.
[ترجمه گوگل]اگرچه اوکانر معمولاً به عنوان یک هنرمند غیرخودی تلقی می شود - یک خط نویس فلج و عجیب - او در واقع از همان ابتدا بسیار خودی بود
[ترجمه ترگمان]اگرچه او عموما به عنوان یک هنرمند غریبه شناخته می شود - فرد معلول و غیر عادی - او در واقع از همان ابتدا یک کارمند داخلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An IBMer who should remain nameless, but who worked at the AIX division, once admitted to this scribbler - back then just a computer geek - "I will never promote OS/
[ترجمه گوگل]یک IBMer که باید بی نام بماند، اما در بخش AIX کار می کرد، یک بار به این خط نویس اعتراف کرد - در آن زمان فقط یک متخصص کامپیوتر - "من هرگز سیستم عامل را تبلیغ نمی کنم/
[ترجمه ترگمان]یک IBMer که باید بی نام و نشان باقی بماند، اما کسی که در بخش AIX کار می کرد، زمانی به این scribbler (back)جواب داد - - آن زمان فقط یک geek کامپیوتری بود - \" من هرگز سیستم عامل را ارتقا نخواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Leeds fell into the trap, and in his own almanac for 1734 (written after the date of his predicted death) called Franklin a "conceited scribbler" who had "manifested himself a fool and a liar. "
[ترجمه گوگل]لیدز در تله افتاد و در سالنامه خود برای سال 1734 (که پس از تاریخ مرگ پیش‌بینی‌شده‌اش نوشته شده بود) فرانکلین را یک «خط‌نویس متکبر» نامید که «خود را یک احمق و دروغگو نشان داده بود»
[ترجمه ترگمان](لیدز)به دام افتاد، و در تقویم خود برای سال (که پس از زمان مرگش نوشته شده بود)نام فرانکلین را \"scribbler مغرور\" خواند که خود را احمق و دروغگو توصیف کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It raises the question: Do the schedulers at the White House lack imagination, or are they just trying to help a scribbler draw a parallel?
[ترجمه گوگل]این پرسش را مطرح می‌کند: آیا برنامه‌ریزان در کاخ سفید تخیل ندارند، یا فقط سعی می‌کنند به یک خط‌نویس کمک کنند تا موازی‌سازی کند؟
[ترجمه ترگمان]سوال این سوال را مطرح می کند: آیا the در کاخ سفید فاقد قدرت تخیل هستند، یا فقط سعی دارند به یک scribbler کمک کنند که موازی باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is hearing Keynes' voice in the air, and is distilling his frenzy from an academic Cambridge scribbler from a few decades past.
[ترجمه گوگل]او صدای کینز را در هوا می شنود و دیوانگی خود را از یک نویسنده دانشگاهی کمبریج در چند دهه گذشته تقطیر می کند
[ترجمه ترگمان]او در حال شنیدن صدای Keynes در هوا است و از چند دهه گذشته، دیوانه وار او را از یک دانشگاه دانشگاهی فارغ التحصیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نویسنده بد (اسم)
scribbler

انگلیسی به انگلیسی

• bad author, writer of worthless or inferior work; one who scrawls, one who writes quickly and sloppily

پیشنهاد کاربران

A "scribbler" is a derogatory term for a minor or insignificant writer whose work has little value or importance. It implies someone who writes carelessly or without skill
اصطلاحی تحقیرآمیز برای نویسنده ای کم اهمیت یا دسته دوم که کارش ارزش یا اهمیت کمی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

کسی که بی دقت یا بدون مهارت می نویسد.
**************************************************************************************************
مثال؛
My wife's a banker, but I'm just a scribbler who writes for the newspaper.

منابع• https://www.dictionary.com/browse/scribbler
روان نویس الکترونیکی

بپرس