- - -
1. Psychological Manipulation ( دستکاری روانی )
... [مشاهده متن کامل]
- FA: "گازلایتینگ وقتیه که یه نفر عمداً ذهنت رو به هم می ریزه تا تو رو به واقعیت مشکوک کنه. "
2. Prank/Joking ( شوخی آزاردهنده )
- FA: "بسه با این اخبار دروغ! داری مخم رو گند می زنی؟"
3. Confusing Situations ( موقعیت های گیج کننده )
- FA: "این بازی پازل داره مخم رو لوث می کنه!"
4. Emotional Distress ( آسیب عاطفی )
- FA: "سیگنال های ضدونقیضش داره اعصاب اون رو خرد می کنه. "
5. Paranoia/Conspiracy ( تئوری توطئه )
- FA: "اون مستند فضایی ها هفته ها ذهنم رو درگیر کرد!"
- - -
| - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - | - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - | - - - - - - - - - - - - - - - - - - - |
| Screw with one's mind | "ذهن کسی را به هم ریختن" | "The horror movie screwed with my mind. " → "فیلم ترسناک ذهنم رو به هم ریخت. " |
| Mess with one's head | "با اعصاب کسی بازی کردن" | "Don’t mess with my head!" → "با اعصابم بازی نکن!" |
| Mindf\\k ( Vulgar ) | "مخ گوزی" ( خیلی عامیانه ) | "That twist ending was a total mindf\\k. " → "آن پایانِ غیرمنتظره واقعاً مخ گوز بود!" |
- - -
- "مغز کسی را پختن" ( To "cook" someone’s brain = confuse them deeply ) .
- "این معما داره مغزم رو می پزه!" → "This riddle is frying my brain!"
- "کسی را چِت کردن" ( To "chat" someone = mess with them deceptively ) .
- - -
- In formal Persian, replace with: "ذهن کسی را آشفته کردن" ( to disturb someone’s mind ) .