اسم ( noun )
• (1) تعریف: fine mesh material used for making window screens.
• (2) تعریف: a procedure used to discover unwanted or harmful characteristics, objects, substances, or symptoms.
- She was relieved that her screening showed no signs of cancer.
[ترجمه گوگل] او از اینکه غربالگری او هیچ نشانه ای از سرطان را نشان نمی داد، خیالش راحت شد
[ترجمه ترگمان] او خیالش راحت شد که نمایش او اثری از سرطان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او خیالش راحت شد که نمایش او اثری از سرطان نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- All the luggage goes through a screening for weapons and other dangerous objects.
[ترجمه گوگل] تمام چمدان ها از طریق غربالگری برای سلاح ها و دیگر اشیاء خطرناک انجام می شود
[ترجمه ترگمان] تمام چمدان ها از طریق بازرسی برای اسلحه و دیگر اشیا خطرناک عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تمام چمدان ها از طریق بازرسی برای اسلحه و دیگر اشیا خطرناک عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There is a screening of all applicants before they can be considered for employment with the security agency.
[ترجمه گوگل] همه متقاضیان قبل از اینکه بتوانند در آژانس امنیتی استخدام شوند، غربالگری می شود
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه بتوانند برای استخدام آژانس امنیت در نظر گرفته شوند، غربالگری همه متقاضیان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] قبل از اینکه بتوانند برای استخدام آژانس امنیت در نظر گرفته شوند، غربالگری همه متقاضیان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: a presentation of a film, esp. one that occurs in a private setting.
- They were honored to be invited by the director to the first screening of his new film.
[ترجمه گوگل] آنها مفتخر شدند که توسط کارگردان برای اولین نمایش فیلم جدیدش دعوت شوند
[ترجمه ترگمان] آن ها مفتخر شدند که این کارگردان را به اولین غربالگری فیلم جدیدش دعوت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] آن ها مفتخر شدند که این کارگردان را به اولین غربالگری فیلم جدیدش دعوت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید