screener

/ˈskriːnər//ˈskriːnə/

غربال چی، سرند

جمله های نمونه

1. Most of the women employees have now been screened for breast cancer.
[ترجمه گوگل]اکثر زنان کارمند اکنون از نظر سرطان سینه غربالگری شده اند
[ترجمه ترگمان]اغلب این کارکنان در حال حاضر برای سرطان پستان غربال شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was using his business activities as a screen for crime.
[ترجمه گوگل]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان پرده ای برای جرم و جنایت استفاده می کرد
[ترجمه ترگمان]او از فعالیت های تجاری خود به عنوان یک پرده برای جرم استفاده می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We have screened our window to keep out mosquitoes.
[ترجمه گوگل]ما پنجره‌مان را غربال کرده‌ایم تا پشه‌ها را از بین ببریم
[ترجمه ترگمان]ما باید پنجره هامون رو مخفی نگه داریم تا پشه ها رو بیرون نگه داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The film will be screened next week.
[ترجمه گوگل]این فیلم هفته آینده اکران می شود
[ترجمه ترگمان]فیلم هفته آینده نمایش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He went on staring at the TV screen .
[ترجمه گوگل]به صفحه تلویزیون خیره شد
[ترجمه ترگمان]او به صفحه تلویزیون خیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Familiar scenes were imaged on the screen.
[ترجمه گوگل]صحنه های آشنا روی صفحه نمایش تصویر می شد
[ترجمه ترگمان]صحنه های آشنا بر روی صفحه تصویر نشان داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were staring at the television screen.
[ترجمه گوگل]به صفحه تلویزیون خیره شده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها به صفحه تلویزیون خیره شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The sitting room was spaced by a screen.
[ترجمه گوگل]اتاق نشیمن با یک صفحه نمایش فاصله داشت
[ترجمه ترگمان]اتاق نشیمن کنار یک توری قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The room is divided by movable screens.
[ترجمه گوگل]اتاق با صفحات متحرک تقسیم شده است
[ترجمه ترگمان]این اتاق به وسیله پرده های متحرک تقسیم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He poked a hole in a paper screen.
[ترجمه گوگل]روی صفحه کاغذی سوراخ کرد
[ترجمه ترگمان]او یک سوراخ در صفحه کاغذی فرو کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The movie helped boost her screen career.
[ترجمه گوگل]این فیلم به پیشرفت حرفه ای او در سینما کمک کرد
[ترجمه ترگمان]این فیلم به ارتقا شغلی او کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Other causes of migraine are VDU screens and strip-lighting.
[ترجمه گوگل]سایر علل میگرن صفحه نمایش VDU و نور نواری است
[ترجمه ترگمان]دلایل دیگر میگرن، پرده های VDU و نورپردازی نواری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We hastily improvised a screen out of an old blanket.
[ترجمه گوگل]ما با عجله یک صفحه نمایش از یک پتوی قدیمی بداهه ساختیم
[ترجمه ترگمان]ما با عجله یک پرده از یک پتوی کهنه تهیه کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can we swap places? I can't see the screen.
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم جای خود را با هم عوض کنیم؟ من نمی توانم صفحه نمایش را ببینم
[ترجمه ترگمان]می تونیم جا رو عوض کنیم؟ نمی توانم صفحه را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that sorts or filters; one who covers, camouflager; one who hides, concealer

پیشنهاد کاربران

### 1. Film/TV: پیش نمایش ( فیلم/سریال )
- A special early showing of a movie or TV show before its official release.
- Example:
"They held a screener for critics before the premiere. "
...
[مشاهده متن کامل]

آنها یک پیش نمایش برای منتقدان قبل از اکران اصلی برگزار کردند.
### 2. Job/Recruitment: غربالگر ( فرد یا ابزار انتخاب اولیه )
- A person or tool that reviews applications/resumes to filter candidates.
- Example:
"The HR screener rejected unqualified applicants. "
غربالگر منابع انسانی متقاضیان نامناسب را رد کرد.
### 3. Medical: غربالگر ( ابزار تشخیصی )
- A device or test used for preliminary medical checks ( e. g. , cancer screenings ) .
- Example:
"Mammograms are common screeners for breast cancer. "
ماموگرافی یک ابزار غربالگری رایج برای سرطان سینه است.
### 4. Technology: فیلترکننده ( نرم افزار امنیتی )
- Software that blocks harmful content ( spam, viruses, etc. ) .
- Example:
"Use a spam screener to clean your inbox. "
از یک فیلترکننده اسپم برای پاکسازی ایمیل ها استفاده کنید.
### 5. Aviation/Security: بازرسی کننده ( فرودگاه/امنیتی )
- Personnel who check passengers or luggage at airports.
- Example:
"The TSA screener flagged my bag for inspection. "
مسئول بازرسی فرودگاه چمدان من را برای بررسی بیشتر علامت زد.
### Key Notes:
1. غربالگر is the most versatile translation for roles involving filtering/selection.
2. پیش نمایش is specific to media contexts.
3. In tech, فیلترکننده or نرم افزار غربالگر are common.
Example Sentence:
"The COVID screener at the entrance checks everyone’s temperature. "
�غربالگر کووید در ورودی، دمای همه را بررسی می کند. �
deepseek

مامور بازرسی فرودگاه
مامورحفاظت فرودگاه
شخصی در فرودگاه که با دستگاه مخصوص بررسی می کند تا ببیند آیا مسافران حامل چیزی هستند که می تواند خطرناک باشد:
airport screeners
screener ( ورزش )
واژه مصوب: بازیکن حائل
تعریف: در بسکتبال، بازیکن مهاجمی که بین هم تیمی و مدافع حریف قرار می گیرد تا مانع حرکت مؤثر حریف شود و هم زمان فضای مناسب برای هم تیمی خود ایجاد کند
گزینشگر

بپرس