screen door

/ˈskriːnˈdɔːr//skriːndɔː/

در توری دار، در دارای تور سیمی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an outer door consisting of a frame fitted with fine wire or plastic mesh to keep insects out.

جمله های نمونه

1. Mrs Arkaday came to the screen door and shook her head in disgust at Howard.
[ترجمه گوگل]خانم آرکادی به سمت در صفحه نمایش آمد و سرش را با انزجار از هوارد تکان داد
[ترجمه ترگمان]خانم Arkaday به طرف در رفت و سرش را با تنفر به هاوارد تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He rattled the screen door and pounded as hard as he could.
[ترجمه گوگل]در صفحه نمایش را به هم زد و تا جایی که می توانست کوبید
[ترجمه ترگمان]به سرعت در را باز کرد و با بیش ترین سرعتی که می توانست به آن ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Suddenly Cybil Ackerman appeared at the screen door.
[ترجمه گوگل]ناگهان Cybil Ackerman در درب صفحه نمایش ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]ناگهان cybil Ackerman در چارچوب در ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The screen door shut gently.
[ترجمه گوگل]درب صفحه نمایش به آرامی بسته شد
[ترجمه ترگمان]در توری به آرامی بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. After a second she nudged the screen door open and stepped inside.
[ترجمه گوگل]بعد از چند ثانیه در صفحه نمایش را باز کرد و داخل شد
[ترجمه ترگمان]بعد از یک ثانیه، در توری را باز کرد و قدم به داخل گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The back screen door slammed and a second later her son Hank padded silently into the kitchen.
[ترجمه گوگل]در صفحه پشتی به هم خورد و یک ثانیه بعد پسرش هنک بی صدا وارد آشپزخانه شد
[ترجمه ترگمان]در پشتی محکم بسته شد و یک ثانیه بعد پسرش هنک به آرامی به طرف آشپزخانه رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A large figure stood behind the screen door, a silhouette in front of the glow of living-room light.
[ترجمه گوگل]یک چهره بزرگ پشت در صفحه نمایش ایستاده بود، یک شبح در مقابل درخشش نور اتاق نشیمن
[ترجمه ترگمان]یک هیکل بزرگ پشت در توری قرار داشت، یک سیلوئت در مقابل نور چراغ اتاق نشیمن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The screen door slams behind me.
[ترجمه گوگل]درب صفحه پشت سرم به هم می خورد
[ترجمه ترگمان]در توری پشت سرم محکم به هم می کوبد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He saluted her, went through the screen door, vaulted the balustrade protecting the steps, and swaggered down the garden.
[ترجمه گوگل]به او سلام کرد، از در پرده رفت، طاق نرده‌ای را که از پله‌ها محافظت می‌کرد، طاق کرد و به سمت باغ رفت
[ترجمه ترگمان]به او سلام کرد، از در توری بیرون رفت، از روی نرده گذشت و از پله ها بالا رفت و از پله ها بالا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The screen door banged shut.
[ترجمه گوگل]درب صفحه با ضربه محکم بسته شد
[ترجمه ترگمان]در توری محکم بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Careful not to let the screen door slam, she sets off down to the lake.
[ترجمه گوگل]او که مراقب بود اجازه ندهد درب صفحه نمایش به هم بخورد، به سمت دریاچه می رود
[ترجمه ترگمان]مراقب باش که نگذار در توری محکم بسته شود، او به سمت دریاچه حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Cause our song is the slamming screen door.
[ترجمه گوگل]چون آهنگ ما کوبیدن در صفحه نمایش است
[ترجمه ترگمان] چون آهنگ ما در رو به هم کوبیده میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He's dumb as a screen door on a submarine.
[ترجمه گوگل]او مثل یک درب روی یک زیردریایی گنگ است
[ترجمه ترگمان]او مثل یک در توری روی یک زیردریایی احمق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lixin wire mesh screen door industry, with the gradually warming days of hot recovery.
[ترجمه گوگل]صنعت درب صفحه نمایش مش سیم Lixin، با روزهای گرم شدن تدریجی بهبود گرم
[ترجمه ترگمان]در صنعت توری توری سیمی توری سیمی، با روزه ای گرم شدن گرم رو به گرم شدن گرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• door made from mesh to allow air to flow through

پیشنهاد کاربران

screen door ( n ) =a door consisting of a screen that lets in air but keeps out insects
screen door

بپرس