فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: screeches, screeching, screeched
• : تعریف: to make a harsh, shrill, grating cry or sound. • مشابه: scream, shrill, whine
- The car's brakes screeched.
[ترجمه گوگل] ترمزهای ماشین جیغ زد [ترجمه ترگمان] ترمز ماشین جیغ کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to express or utter with a harsh, shrill, grating cry or sound.
اسم ( noun )مشتقات: screecher (n.)
• : تعریف: a screeching sound. • مشابه: scream, shriek
جمله های نمونه
1. the screech of fire sirens
صفیر آژیرهای آتش نشانی
2. the earsplitting screech of brakes
صدای گوشخراش ترمز
3. The car pulled up with a screech of brakes and a grinding of gears.
[ترجمه shahrzad bahrami] ماشین با صدای گوشخراش و تیز ترمزها و چرخ دنده ها به راه افتاد.
|
[ترجمه گوگل]ماشین با صدای جیغ ترمز و چرخ دنده بلند شد [ترجمه ترگمان]اتومبیل با صدای گوش خراش ترمز و دنده ها حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She stopped with a squeal / screech of the brakes.
8. Suddenly we heard a screech of brakes and saw the car swerve to miss the cyclist.
[ترجمه گوگل]ناگهان صدای جیغ ترمز را شنیدیم و دیدیم که ماشین منحرف شد تا دوچرخه سوار را از دست بدهد [ترجمه ترگمان]ناگهان صدای گوش خراش ترمز شنیدیم و ماشین را دیدیم که اتومبیل دوچرخه سوار را از دست داده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The truck stopped with a screech of brakes.
[ترجمه گوگل]کامیون با صدای جیغ ترمز ایستاد [ترجمه ترگمان]کامیون با صدای ترمز قطع شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. She suddenly let out a screech.
[ترجمه گوگل]او ناگهان جیغی کشید [ترجمه ترگمان]ناگهان فریادی کشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. From the trees there came a warning screech and the whole flock took to the air.
[ترجمه گوگل]از درختان صدای جیغ هشداری بلند شد و کل گله به هوا رفت [ترجمه ترگمان]از میان درختان صدای بلندی به گوش رسید و همه گله به هوا رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Surface, and the sky is blue and seagulls screech.
[ترجمه گوگل]سطح، و آسمان آبی است و مرغان دریایی جیغ می کشند [ترجمه ترگمان]سطح زمین و آسمان آبی و مرغان دریایی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So, to a screech of whistles the band plunge into a set full of jangling guitars and thrashing drums.
[ترجمه گوگل]بنابراین، با صدای سوت، گروه در مجموعه ای پر از گیتارهای کوبنده و طبل های کوبنده فرو می رود [ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، با صدای screech و گوش خراش دسته موزیک، گیتار را پر کرد و طبل ها را به صدا درآورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. With earache children may screech out, can not keep still with the pain and may be violently excited by it.
[ترجمه گوگل]با گوش درد، کودکان ممکن است جیغ بکشند، نمی توانند با درد آرام بمانند و ممکن است به شدت از آن هیجان زده شوند [ترجمه ترگمان]با توجه به اینکه کودکان earache ممکن است جیغ بکشند، هنوز هم نمی توانند درد را تحمل کنند و ممکن است به شدت از آن به هیجان بیایند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• high piercing cry, shriek, scream; (slang) strong rum from the bottom of a barrel (term originated in newfoundland, canada) emit a high piercing cry, shriek, scream when a person or an animal screeches, they make an unpleasant, loud, high-pitched cry. verb here but can also be used as a count noun. e.g. the parrot gave a loud screech. if a vehicle screeches, its tyres make an unpleasant high-pitched noise on the road. verb here but can also be used as a singular noun. e.g. i heard a screech of tyres.
پیشنهاد کاربران
جیغ - اسم/فعل I heard a screech of brakes جیغ زدن - فعل The car screeched to a halt فریاد زدن - فعل She screeched at him جیغ کشیدن - فعل The tires screeched
《 پارسی را پاس بِداریم》 screech این واژه هَم ریشه با واژه یِ پارسیِ : قِرِچ ، قِرِچ وُ قوروچ : به ویژه هِنگامِ به هَم مالیدَن دَندان ها رویِ هَم screech : s - creech creech = qeretch = قِرِچ یا غِرِ چ - s : پیش وَند دَر این جا سِدایِ غِرِچ را به بیرون دادَن.