scream blue murder

پیشنهاد کاربران

Scream/shout/yell/cry blue/bloody murder ( North American English informal ) – meaning make an outcry; make an extravagant and noisy protest.
قشقرق به پا کردن؛ شلوغش کردن؛ کولی بازی راه انداختن؛ داد و بیداد راه انداختن
...
[مشاهده متن کامل]

Example 1: 👇
If it gets into the papers, she'll be down here screaming blue murder.
اگه خبر به روزنامه ها برسه، اون مستقیم میاد اینجا و قشقرق به پا می کنه
Example 2: 👇
The kimono - clad old woman behind the counter would yell blue murder for ruining the food.
پیرزنِ کیمونو پوش پشت پیشخوان به خاطر خراب کردن غذا داد و بیداد راه انداخت .
Example 3: 👇
And it is unlikely to change Germans' contradictory attitude to reform: they accept the need for change but cry blue murder when they have to pay to see their doctor.
بعید است که نگرش متضاد آلمانی ها نسبت به اصلاحات را بشود تغییر داد: آنها نیاز به تغییر را می پذیرند، اما زمانی که باید برای ملاقات با پزشک خود پول پرداخت کنند، کولی بازی راه می اندازند.
Example 4: 👇
I was going to shout bloody murder and tell him just what I thought of that.
قصد داشتم داد و بیداد راه بندازم و بهش بگم در مورد اون چی فکر می کردم.
Example 5: 👇
TROTTER: You say you were writing letters when you heard Mrs. Ralston scream?
MISS CASEWELL: Yes.
TROTTER: And got up from the writing table hurriedly and came in here?
MISS CASEWELL: Yes.
TROTTER: And yet there doesn’t seem to be any unfinished letter on the writing desk in the library.
MISS CASEWELL: I brought it with me. ( She opens her handbag, takes out a letter, moves up to Left of TROTTER and hands it to him. )
TROTTER: You know if I were to hear someone screaming blue murder when I was writing a letter, I don’t believe I’d take the time to pick up my unfinished letter, fold it and put it in my handbag before going to see what the matter was.
* The Mousetrap - a play by Agatha Christie
بازرس تروتر: شما می گید داشتید نامه می نوشتید وقتی صدای جیغ خانم رالستون را شنیدید؟
خانم کازول: بله.
تروتر: و با عجله از روی میز تحریر بلند شدید و وارداینجا شدید؟
خانم کازول: بله.
تروتر: و با این حال به نظر می رسه هیچ نامه ناتمامی روی میز تحریر در کتابخانه وجود نداره.
خانم کازول: من اون رو با خودم آوردم. ( او کیف دستی اش را باز می کند، نامه ای بیرون می آورد، به سمت چپ بازرس تروتر می رود و آن را به او می دهد. )
تروتر: می دونی، من اگه در حال نامه نوشتن باشم و ناگهان صدای داد و بیدا یا فریاد بشنوم، فکر نمی کنم قبل از اینکه برم ببینم چه خبره، فرصتی برای برداشتن، تا کردن، و گذاشتن نامه ی ناتمام در کیفم داشته باشم.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه ی #تله موش، # اثر آگاتا کریستی

scream blue murder
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/scream-shout-blue-murder
این ها مترادف هم هستن 👇
scream / shout blue murder = scream / shout bloody murder
◾ It means " complain very loudly "
الم شنگه به راه انداختن - با داد و بیداد شکایت کردن

بپرس