scratchings

پیشنهاد کاربران

🔹 پول نقد ( لقب غیررسمی ) / بوسه ی محکم و بلند / اسکناس / دلار / پوند / ماچ آبدار!
🔹 مثال ها:
He won 500 smackers at the poker table. سر میز پوکر ۵۰۰ دلار برد.
She planted a smacker on his lips in front of everyone. جلوی همه یه بوسه ی محکم روی لباش زد.
...
[مشاهده متن کامل]

I need a few smackers to get through the weekend. چند دلار لازم دارم تا آخر هفته رو بگذرونم.
🔹 مترادف ها: bucks – quid – dosh – loot – smackeroo – kiss – peck

🔹 پول برد شرط بندی / سود حاصل از قمار / پول نقد ( لقب غیررسمی ) / درآمد حاصل از برد
🔹 مثال ها:
She made some decent scratchings at the dog track last night. دیشب توی مسابقه ی سگ ها یه پول خوبی به جیب زد.
...
[مشاهده متن کامل]

He’s always chasing scratchings at the bookies. همیشه دنبال پول برد توی دفترهای شرط بندیه.
Not bad for a few scratchings on a lucky bet! ( طنزآمیز ) بد نیست برای یه کم پول برد از یه شرط خوش شانس!
🔹 مترادف ها ) : winnings – profits – loot – cash – dosh