scratchiness
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
زبری .
زبری و خشنی یک جسم
مثلا : I can't tolerate its ( wool's ) scratchiness
من نمی توانم زبری لباس پشمی را تحمل کنم.
زبری و خشنی یک جسم
مثلا : I can't tolerate its ( wool's ) scratchiness
من نمی توانم زبری لباس پشمی را تحمل کنم.
زبری .
خشنی یک جسمی مثلا لباس
مثال wool's scratching
زبری لباس پشمی
خشنی یک جسمی مثلا لباس
مثال wool's scratching
زبری لباس پشمی