نوع سبک زندگی رو پیش بردن مخصوصا با توان و داشته های کم:
با پول بخور و نمیر زندگی کردن
با مشقت زندگی کردن
به سختی روز را شب کردن
به سختی خرج زندگی را دراوردن
معادل انگلیسی: eke out
... [مشاهده متن کامل]
To eke out; to obtain with difficulty.
To get by with some way of life, especially with very few resources
We barely scratched out a living during the war.
ما به سختی توانستیم در طول جنگ زندگی را بگذرانیم.
با پول بخور و نمیر زندگی کردن
با مشقت زندگی کردن
به سختی روز را شب کردن
به سختی خرج زندگی را دراوردن
معادل انگلیسی: eke out
... [مشاهده متن کامل]
ما به سختی توانستیم در طول جنگ زندگی را بگذرانیم.
خط زدن بخشی از کار یا نوشته برای پنهان کردن یا اصلاح آن که معمولا روی چرکنویس انجام می شود، خط خورده، دارای خط خوردگی
scratch once eyes out :چشم یکیو از حدقه دراوردن
چیزی را با عجله یا بدخط نوشتن
خط زدن یا خط کشیدن روی چیزی
خط زدن یا خط کشیدن روی چیزی
چشم کسی رو از کاسه در اوردن کنایه از دعوا و مجادله کردن با کسی