scratch off

تخصصی

[سینما] فیلمبرداری به طریقه حذفی

پیشنهاد کاربران

### 1. To Remove by Scraping ( پاک کردن، کَندن )
- Example: "She scratched off the old sticker. "
- فارسی: او استیکر قدیمی را پاک کرد.
### 2. To Reveal by Rubbing ( مثل بلیط های بخت آزمایی ) ( خراش دادن برای آشکار کردن )
...
[مشاهده متن کامل]

- Example: "He scratched off the lottery ticket and won!"
- فارسی: او بخش نقره ای بلیط بخت آزمایی را خراش داد و برنده شد!
### 3. To Cancel or Eliminate ( حذف کردن، لغو کردن )
- Example: "The game was scratched off due to rain. "
- فارسی: بازی به دلیل باران لغو شد.
### 4. To Quickly Write Something ( یادداشت کردن سریع )
- Example: "She scratched off a quick note. "
- فارسی: او یک یادداشت سریع نوشت.
### 5. In Sports: To Remove a Player ( حذف کردن از لیست )
- Example: "The coach scratched him off the team list. "
- فارسی: مربی او را از لیست تیم حذف کرد.
### Bonus: Scratch - Off Ticket ( بلیط خراشی )
- Example: "I bought a scratch - off and won 50, 000 تومان!"
- فارسی: یک بلیط خراشی خریدم و ۵۰ هزار تومان برنده شدم!
chatgpt

Scratch off
یک slang می باشد به کاری گفته میشود که شما یک کارتی رو می خرید که مانند بخت آزمایی می باشد پشت کارت جایی هست که باید با خراشیدن لایه نازک بتونید شماره که در زیر آن لایه قرار دارد را ببینید اگر جز شماره های خوش شانس باشه که جز برنده ها ذکر شده با شدمطابقت دادن شماره درصورت اوکی بود برنده آن جایزه که اکثرا هم نقدی هست میشود
...
[مشاهده متن کامل]

A small card of competition which has
coverd pins that can be revealed by scratching off
To remove the outter surface of sth
a small card that you can buy to try to win a prize

بپرس