scrapper


معنی: خروس جنگی، دعوایی، جنگی، اوراق کننده
معانی دیگر: خراشنده، (چرم) نشگرده، گزن، شفره، (کفش) گل تراش، کفش پاک کن، (اتومبیل) یخ پاک کن، (عامیانه) دعوایی، اهل دعوا و مرافعه

جمله های نمونه

1. The little scrapper piloted a Podracer with immense engines . . . too big, it would seem, for the tight confines of the Laguna Caves.
[ترجمه گوگل]خراش کوچولو یک پادرسر با موتورهای عظیم را خلبان کرد به نظر می رسد برای محدودیت های تنگ غارهای لاگونا خیلی بزرگ است
[ترجمه ترگمان]جنگجوی کوچکی که با موتورهای immense بزرگ piloted بزرگ بود، به نظر می رسید که از محدوده تنگ the Caves
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jay was Miles' shadow and a scrapper in the best Irish tradition.
[ترجمه گوگل]جی سایه مایلز و خراشنده در بهترین سنت ایرلندی بود
[ترجمه ترگمان]جای \"جی\"، \"مایلز\" بود و یه جنگجوی با بهترین رسم ایرلندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr Hsieh a reputation as a scrapper, having survived numerous crises and failures.
[ترجمه گوگل]آقای حسیه به عنوان یک خراشنده شهرت دارد که از بحران ها و شکست های متعدد جان سالم به در برده است
[ترجمه ترگمان]آقای Hsieh به عنوان یک scrapper شهرت داشت و پس از بحران های متعدد و شکست های متعدد جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The worker brought a new scrapper with him.
[ترجمه گوگل]کارگر یک خراش جدید با خود آورد
[ترجمه ترگمان]کارگر با او یک دعوا تازه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mr Hsieh has a reputation as a scrapper, having survived numerous crises and failures.
[ترجمه گوگل]آقای حسیه به عنوان یک خراشنده شهرت دارد، زیرا از بحران ها و شکست های متعدد جان سالم به در برده است
[ترجمه ترگمان]آقای Hsieh به عنوان a شهرت دارد و پس از بحران های متعدد و شکست های متعدد جان سالم به در برده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sowell, who spent 15 years in prison for a rape committed in 198 was known as a local "scrapper" who would earn money by harvesting metal from rubbish and skips.
[ترجمه گوگل]سوول، که 15 سال را به دلیل تجاوز به عنف در سال 198 در زندان گذراند، به عنوان یک "خراش دهنده" محلی شناخته می شد که با برداشت فلز از زباله و سطل ها درآمد کسب می کرد
[ترجمه ترگمان]سول که ۱۵ سال را در زندان به جرم تجاوز در ۱۹۸ گذراند به عنوان \"scrapper\" معروف بود که با برداشت فلز از زباله ها و جست و خیزهای مضر پول به دست می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The scrapper is made of rigid alloy material and its bottom is zigzag.
[ترجمه گوگل]اسکراپر از مواد آلیاژی سفت و سخت ساخته شده و کف آن زیگزاگ است
[ترجمه ترگمان]The از جنس آلیاژ سخت تشکیل شده است و کف آن زیگزاگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Beneath his gentle manner and Southern charm, Dr. Wilson is a scrapper.
[ترجمه گوگل]دکتر ویلسون در زیر رفتار ملایم و جذابیت جنوبی خود، یک خراشنده است
[ترجمه ترگمان]دکتر ویلسون زیر رفتار ملایم و دلربایی او، اهل دعوا و دعوا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While he concedes that he enters the ring every time with the intention of doing damage, he's more than just a street yard scrapper.
[ترجمه گوگل]در حالی که او قبول می کند که هر بار به قصد آسیب زدن وارد رینگ می شود، او چیزی بیش از یک اسکراپر حیاط خیابان است
[ترجمه ترگمان]در حالی که او تصدیق می کند که هر بار که قصد صدمه زدن دارد به حلقه وارد می شود، بیشتر از یک دعوای خیابانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خروس جنگی (اسم)
bantam, brawler, scrapper, fighting cock, stormy petrel, bearcat, fire eater, game fowl, gamecock

دعوایی (اسم)
barrator, scrapper, pugilist

جنگی (اسم)
scrapper, fire eater

اوراق کننده (اسم)
scrapper

انگلیسی به انگلیسی

• fighter, quarrelsome person, one who is eager to fight or argue

پیشنهاد کاربران

Let this scrapper come to me
بذارید این دعوایی یا خروس جنگی بیاد پیش من
طراح البوم عکس
گرد آورنده آلبوم عکس
People making scrapper
شخصی که آلبوم را درست میکند ( People making scrapbooks )
جنگجو، جنگاور، مبارز

بپرس