1. chalk scraping a blackboard makes my hair stand on end
گچ که بر تخته ی سیاه کشیده می شود موی بدنم را سیخ می کند.
2. they were scraping and saving to educate their children
آنها کم کم پول جمع می کردند و برای تحصیل فرزندانشان کنار می گذاشتند.
3. a large family which is scraping along on a small income
خانواده ی پر اولاد که با درآمد کم به سختی گذران می کند
4. he broke the silence by scraping a chair on the floor
با کشیدن یک صندلی روی کف اتاق سکوت را شکست.
5. It was so windy that the branches were scraping against the window panes.
[ترجمه گوگل]آنقدر باد میوزید که شاخهها روی شیشههای پنجره میخراشند
[ترجمه ترگمان]چنان باد می وزید که شاخه ها به شیشه ها می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I can't bear the sound of chalk scraping on a blackboard.
[ترجمه گوگل]طاقت صدای خراشیدن گچ روی تخته سیاه را ندارم
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم صدای کشیدن گچ روی تخته سیاه را تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She is scraping the path clear of snow.
[ترجمه گوگل]او در حال تراشیدن مسیر از برف است
[ترجمه ترگمان]دارد جاده را از برف پاک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Scraping away patiently in soil with their fingers, the team of scientists discovered the ruins of an ancient civilization.
[ترجمه گوگل]تیمی از دانشمندان که با حوصله با انگشتان خود در خاک خراشیده بودند، ویرانه های یک تمدن باستانی را کشف کردند
[ترجمه ترگمان]گروهی از دانشمندان بقایای تمدن باستانی را کشف کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It was clear that the party was scraping the barrel for competent politicians.
[ترجمه گوگل]واضح بود که حزب در حال تراشیدن بشکه برای سیاستمداران شایسته است
[ترجمه ترگمان]مشخص بود که این حزب در حال scraping بشکه ای برای سیاستمداران ذی صلاح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I could hear his pen scraping across the paper.
[ترجمه گوگل]میتوانستم قلمش را بشنوم که روی کاغذ میتراشد
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای قلمش را از روی کاغذ بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There was a scraping sound as she dragged the heels of her shoes along the pavement.
[ترجمه گوگل]هنگامی که پاشنه کفش هایش را در امتداد پیاده رو می کشید صدای خراشیدن به گوش می رسید
[ترجمه ترگمان]صدای خفه ای به گوش رسید و پاشنه کفشش را روی پیاده رو کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The children always loved scraping out the bowl in which we had mixed the cake.
[ترجمه گوگل]بچه ها همیشه دوست داشتند ظرفی را که کیک را در آن مخلوط کرده بودیم بیرون بکشند
[ترجمه ترگمان]بچه ها همیشه عاشق این بودند که کاسه را با آن مخلوط کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. It's embarrassing to see staff bowing and scraping to the new director.
[ترجمه گوگل]دیدن تعظیم و خراش دادن کارکنان به مدیر جدید شرم آور است
[ترجمه ترگمان]دیدن کارکنان در حال تعظیم کردن و گوش دادن به مدیر جدید شرم اور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Our dog used to escape by scraping through the bars of his fence.
[ترجمه گوگل]سگ ما با خراشیدن از میله های حصارش فرار می کرد
[ترجمه ترگمان]سگ ما عادت داشت از میان میله های حصار عبور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید