scrambler

/ˈskræmblər//ˈskræmblə/

معنی: پرتقلا
معانی دیگر: کوشا

جمله های نمونه

1. Some one invents a scrambler device so people can use their Cellnet phones without the opposition listening in.
[ترجمه گوگل]برخی یک دستگاه اسکرامبلر اختراع می کنند تا مردم بتوانند از تلفن های همراه خود بدون گوش دادن مخالفان استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها یک دستگاه scrambler اختراع کرده اند تا مردم بتوانند بدون گوش دادن مخالفان از تلفن های همراه خود استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There's noticeably less equipment hanging from a scrambler, but pound for pound there will be more fleecy material visible.
[ترجمه گوگل]تجهیزات کمتری به‌طور قابل‌توجهی از اسکرامبلر آویزان شده است، اما پوند به پوند مواد چرمی بیشتری قابل مشاهده خواهد بود
[ترجمه ترگمان]تجهیزات کمتری از یک scrambler آویزان است، اما پوند برای پوند بیشتر از مواد fleecy خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Navy had dispatched a portable KYX-2 field-unit scrambler.
[ترجمه گوگل]نیروی دریایی یک دستگاه Scrambler واحد میدانی قابل حمل KYX-2 اعزام کرده بود
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی یک دستگاه field - ۲ unit قابل حمل را اعزام کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I, apparently, am a scrambler.
[ترجمه گوگل]من ظاهراً یک قاتل هستم
[ترجمه ترگمان]من، ظاهرا، من یه scrambler
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The twenty-three(2 bits residing in the scrambler shift register prior to the transmission of a packet.
[ترجمه گوگل]بیست و سه (2 بیت) که قبل از ارسال یک بسته در رجیستر شیفت اسکرامبلر قرار دارند
[ترجمه ترگمان]هر بیست و سه بیتی (۲ بیتی که در واحد شیفت کار ساکن هستند قبل از ارسال یک بسته ثبت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. High-speed driver is needed to operate the polarization scrambler for the spontaneous Brillouin scattering distributed optical fiber sensor system.
[ترجمه گوگل]درایور با سرعت بالا برای کار کردن درهم‌کننده پلاریزاسیون برای سیستم حسگر فیبر نوری توزیع‌شده خود به خودی پراکنده بریلوین مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]لازم است که یک محرک با سرعت بالا برای راه اندازی scrambler قطبش برای پراکندگی خودبه خودی خود، سیستم سنسور نوری توزیع شده را توزیع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Their quarterback was a good scrambler.
[ترجمه گوگل]کوارتربک آنها یک اسکرمبلر خوب بود
[ترجمه ترگمان]بازیکن مدافع آن ها a خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Optional: Scrambler for protecting image files.
[ترجمه گوگل]اختیاری: Scrambler برای محافظت از فایل های تصویری
[ترجمه ترگمان]اختیاری: Scrambler برای محافظت از فایل های تصویر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper introduces a scrambler and a descrambler. And its error spread is discussed.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک اسکرامبلر و یک دیسکرامبلر را معرفی می کند و گسترش خطای آن مطرح می شود
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک scrambler و یک descrambler را معرفی می کند و انتشار خطا مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The digital speech scrambler has developed in allusion to the common telephone which has not reality the secretly communication.
[ترجمه گوگل]درهم‌ساز گفتار دیجیتال در کنایه‌ای از تلفن رایج ایجاد شده است که ارتباط مخفیانه را واقعیت ندارد
[ترجمه ترگمان]گفتار دیجیتالی به طور کنایه آمیزی به تلفن عمومی اشاره کرده است که به طور مخفیانه ارتباط پنهانی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Through analyzing the principle of polarization scrambler, high-speed polarization scrambler can be achieved by the use of high-speed control circuit drive polarization controller.
[ترجمه گوگل]از طریق تجزیه و تحلیل اصل درهم‌کننده پلاریزاسیون، می‌توان با استفاده از کنترل‌کننده پلاریزاسیون درایو مدار کنترل با سرعت بالا به درهم‌ساز پلاریزاسیون با سرعت بالا دست یافت
[ترجمه ترگمان]از طریق تحلیل اصل of پلاریزاسیون، scrambler پلاریزاسیون با سرعت بالا می تواند با استفاده از مدار کنترل سرعت بالا کنترل کننده قطبش بدست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a system a scrambler is programmed with a first algorithm for selecting sections from the content.
[ترجمه گوگل]در یک سیستم یک اسکرامبلر با اولین الگوریتم برای انتخاب بخش هایی از محتوا برنامه ریزی می شود
[ترجمه ترگمان]در یک سیستم، scrambler با یک الگوریتم اول برای انتخاب بخش هایی از محتوا برنامه ریزی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. OFDM on the scrambler design of the personal MATLAB algorithm, more classic!
[ترجمه گوگل]OFDM در طراحی اسکرامبلر الگوریتم شخصی MATLAB، کلاسیک تر!
[ترجمه ترگمان]OFDM بر روی طراحی scrambler الگوریتم MATLAB شخصی، more است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A bright face look like a "scrambler". Sparkling stars mean he is humble, value his time?
[ترجمه گوگل]چهره ای روشن مانند یک "درهم" به نظر می رسد ستاره های درخشان یعنی او متواضع است، برای وقتش ارزش قائل است؟
[ترجمه ترگمان]صورت درخشانی به شکل \"scrambler\" (scrambler)به نظر می رسد ستاره Sparkling به این معنی است که او متواضع است، وقتش را به او می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Scrambler is obviousm, since the disruptor destroys the capacitor of frigates.
[ترجمه گوگل]Scrambler واضح است، زیرا مخل خازن ناوچه ها را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]Scrambler، obviousm است، زیرا the خازن کشتی ها را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پرتقلا (اسم)
scrambler

انگلیسی به انگلیسی

• device which mixes communications signals so that only a person with the proper receiver can decipher them; person or thing that scrambles
a scrambler is an electronic device which alters the sound of a radio or telephone message so that it can only be understood by someone who has special equipment; a technical term.

پیشنهاد کاربران

بپرس