1. I can easily whip you up some scrambled eggs.
[ترجمه گوگل]من به راحتی می توانم برای شما تخم مرغ های همزده را هم بزنید
[ترجمه ترگمان]من به راحتی می تونم برات یه سری تخم مرغ درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من به راحتی می تونم برات یه سری تخم مرغ درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If you're hungry, I can fix you some scrambled eggs.
[ترجمه ...] اگر شما گرسنه هستید، می توانم، برایتان تخم مرغ درست بکنم، هم بزنم ( تخم مرغ ویا به صورت املت درست می کنند یا زرده وتخم مرغ و مخلوط میکنندنند یا بدون مخلوط کزدم میزارند بپزه. که scrambled eggs به معنای تخم مرغ هم زده است|
[ترجمه aaa] اگر شما گرسنه هستید، می توانم مقداری تخم مرغ همزده درست کنم.|
[ترجمه گوگل]اگر گرسنه هستی، می توانم برایت تخم مرغ سوخاری درست کنم[ترجمه ترگمان]اگه گرسنه ای میتونم برات یه سری تخم مرغ درست کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I like a light lunch, perhaps scrambled eggs and salmon.
[ترجمه گوگل]من یک ناهار سبک، شاید هم تخم مرغ و ماهی سالمون را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من ناهار سبکی را دوست دارم، شاید هم برای خوردن تخم مرغ و ماهی آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من ناهار سبکی را دوست دارم، شاید هم برای خوردن تخم مرغ و ماهی آزاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He added a little cream to the finished scrambled eggs and put fried croutons round them.
[ترجمه گوگل]کمی خامه به تخم مرغ های همزده تمام شده اضافه کرد و کروتون های سرخ شده دور آن ها گذاشت
[ترجمه ترگمان]سپس مقداری کرم به تخم مرغ را که به پایان رسیده بود اضافه کرد و به دور آن ها پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سپس مقداری کرم به تخم مرغ را که به پایان رسیده بود اضافه کرد و به دور آن ها پیچید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Instant scrambled eggs, frozen fried eggs, canned eggnog, and many other convenient egg foods are being market tested.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های همزده فوری، تخم مرغ های سرخ شده منجمد، تخم مرغ های کنسرو شده و بسیاری دیگر از غذاهای تخم مرغی در حال آزمایش در بازار هستند
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ نیمرو شده، تخم مرغ نیمرو شده، قوطی های کنسرو شده و بسیاری از غذاهای مناسب دیگر در بازار مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ نیمرو شده، تخم مرغ نیمرو شده، قوطی های کنسرو شده و بسیاری از غذاهای مناسب دیگر در بازار مورد آزمایش قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The ham was desiccated, the scrambled eggs congealed, and the fruit juice fermented.
[ترجمه گوگل]ژامبون خشک شد، تخممرغهای همزده سفت شد و آب میوه تخمیر شد
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک خشک شده بود، نیمرو منجمد شد و عصاره میوه تخمیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گوشت خوک خشک شده بود، نیمرو منجمد شد و عصاره میوه تخمیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He makes the best grilled cheese sandwiches and scrambled eggs because of his fearless use of butter.
[ترجمه گوگل]او بهترین ساندویچ های پنیر کبابی و تخم مرغ های همزده را به دلیل استفاده بی باکانه از کره درست می کند
[ترجمه ترگمان]او بهترین ساندویچ پنیر کبابی و تخم مرغ را به خاطر استفاده fearless از کره درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او بهترین ساندویچ پنیر کبابی و تخم مرغ را به خاطر استفاده fearless از کره درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Precooked and frozen scrambled eggs with sausage are one combination of ready-to-eat breakfasts being marketed.
[ترجمه گوگل]تخممرغهای همزده از قبل پخته و منجمد با سوسیس ترکیبی از صبحانههای آمادهای هستند که به بازار عرضه میشوند
[ترجمه ترگمان]precooked و تخم مرغ نیمرو شده با سوسیس یک ترکیب از صبحانه آماده برای خوردن هستند که به بازار عرضه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]precooked و تخم مرغ نیمرو شده با سوسیس یک ترکیب از صبحانه آماده برای خوردن هستند که به بازار عرضه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Under his critical gaze, Claudia ate scrambled eggs and bacon instead of her usual slice of toast.
[ترجمه گوگل]کلودیا زیر نگاه انتقادی او به جای تکه نان تست معمولی، تخم مرغ و بیکن خورد
[ترجمه ترگمان]در زیر نگاه critical، کلودیا تخم مرغ و بیکن را به جای یک تکه نان برشته خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زیر نگاه critical، کلودیا تخم مرغ و بیکن را به جای یک تکه نان برشته خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Crawfish omelette Cajun omelettes are more like scrambled eggs.
[ترجمه گوگل]املت خرچنگ املت های کاجون بیشتر شبیه تخم مرغ های همزده هستند
[ترجمه ترگمان]املت \"املت\" املت \"Cajun\" که بیشتر شبیه تخم مرغ و تخم مرغ هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]املت \"املت\" املت \"Cajun\" که بیشتر شبیه تخم مرغ و تخم مرغ هستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I also make wonderful creamy scrambled eggs and gooey-centred omelettes.
[ترجمه گوگل]من همچنین تخم مرغ های خامه ای فوق العاده و املت هایی با محوریت گوی درست می کنم
[ترجمه ترگمان]همچنین من هم تخم مرغ پر از خامه و کرم پودر زده را هم درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همچنین من هم تخم مرغ پر از خامه و کرم پودر زده را هم درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Paul Lane came back with two plates of scrambled eggs and buttered toast.
[ترجمه گوگل]پل لین با دو بشقاب تخم مرغ آب پز و نان تست کره ای برگشت
[ترجمه ترگمان]پل لن با دو بشقاب تخم مرغ و نان برشته برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پل لن با دو بشقاب تخم مرغ و نان برشته برگشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The year before he'd had scrambled eggs for Christmas dinner and no presents.
[ترجمه گوگل]سال قبل او برای شام کریسمس تخم مرغ هم زده بود و هیچ هدیه ای نداشت
[ترجمه ترگمان]یک سال قبل از این که برای شام کریسمس تخم مرغ نیمرو و هدیه نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک سال قبل از این که برای شام کریسمس تخم مرغ نیمرو و هدیه نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The scrambled eggs were a little bit runny.
[ترجمه گوگل]تخم مرغ های همزده کمی آبریزش داشت
[ترجمه ترگمان] تخمک هاش یکم runny
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] تخمک هاش یکم runny
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید