دیکشنری
مترجم
بپرس
scramble someone's brains
پیشنهاد کاربران
مغزش از کار افتاده، از کار افتادن مغز. . مثال:اونقدر مشروب خورده که مغزش از کار افتاده.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها