scrabbly


دارای صدای خش خش (یا خراش)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: scrabblier, scrabbliest
(1) تعریف: having or producing a scratchy sound.

(2) تعریف: poor, paltry, or wretched.

پیشنهاد کاربران

بپرس