• (1)تعریف: the act or process of cleansing or polishing by, or as by, forceful rubbing.
• (2)تعریف: (pl.) dirt or refuse removed by this means, as from grain; dregs.
جمله های نمونه
1. flood waters entered the canal scouring out lots of mud and sand
سیلاب وارد آبراه شد و مقدار زیادی گل و شن را با خود برد.
2. He had been scouring the papers for weeks, looking for a job.
[ترجمه گوگل]او هفته ها بود که کاغذها را جست و جو می کرد و دنبال کار می گشت [ترجمه ترگمان]هفته ها بود که کاغذها را زیر و رو می کرد و دنبال کار می گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The police are scouring the countryside for the escaped prisoners.
[ترجمه F.m] پلیس در حال پاک کردن حومه شهر از زندانیان فراری است
|
[ترجمه گوگل]پلیس در حال جست و جوی حومه شهر برای یافتن زندانیان فراری است [ترجمه ترگمان]پلیس در حال جستجوی حومه شهر برای زندانیان فراری است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Ada was scouring out the pans.
[ترجمه گوگل]آدا در حال تمیز کردن تابه ها بود [ترجمه ترگمان]آدا the را جستجو می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The police are scouring the countryside for the missing child.
[ترجمه گوگل]پلیس در حال جست و جوی روستاها برای یافتن کودک گم شده است [ترجمه ترگمان]پلیس در حال جستجوی حومه شهر برای یافتن کودک گم شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Mainland newspaper reporters have been scouring the island.
[ترجمه گوگل]خبرنگاران روزنامه اصلی جزیره را جست و جو کرده اند [ترجمه ترگمان]روزنامه جمهوری خلق چین به دنبال یافتن این جزیره هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We're scouring the country for some one.
[ترجمه گوگل]ما در حال جست و جوی کشور برای یک نفر هستیم [ترجمه ترگمان]ما داریم این کشور را برای یک نفر جستجو می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He spent half an hour scouring the newspaper for any mention of the fire.
[ترجمه گوگل]او نیم ساعتی را صرف جست و جوی روزنامه برای هر اشاره ای به آتش سوزی کرد [ترجمه ترگمان]نیم ساعت تمام روزنامه را برای هر اشاره ای به آتش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He peered out through the windscreen and side-windows, scouring the surrounding countryside.
[ترجمه گوگل]او از شیشه جلو و شیشه های کناری بیرون را نگاه کرد و حومه اطراف را جست و جو کرد [ترجمه ترگمان]از شیشه جلوی اتومبیل به بیرون نگاه کرد و پنجره های اطراف را جستجو کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Then she set to with bleach and scouring pads to render the vases spotless.
[ترجمه گوگل]سپس با استفاده از سفید کننده و پدهای تمیز کردن گلدان ها را تمیز کرد [ترجمه ترگمان]سپس با گچ سفید شده به طرف میز رفت تا گلدان پاک و تمیز را درست کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Bill Clinton is scouring lists of eligible Republicans to take over key administration posts that have been held by Democrats.
[ترجمه گوگل]بیل کلینتون در حال بررسی فهرستی از جمهوری خواهان واجد شرایط برای تصدی پست های کلیدی دولت است که در اختیار دموکرات ها بوده است [ترجمه ترگمان]بیل کلینتون فهرستی از جمهوری خواهان واجد شرایط را برای تصدی پست های مدیریتی کلیدی که توسط دموکرات ها برگزار شده است، جستجو می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. That means either scouring the nation for a candidate of lesser renown, or hiring from within.
[ترجمه گوگل]این به معنای جست و جوی کشور برای یافتن نامزدی با شهرت کمتر است، یا استخدام از درون [ترجمه ترگمان]این به آن معنی است که هر دو کشور را برای کاندید شدن کم تر، یا استخدام از داخل جستجو می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Carey was scouring the countryside for provisions.
[ترجمه گوگل]کری در حال جست و جوی حومه شهر برای یافتن آذوقه بود [ترجمه ترگمان]کری به دنبال آذوقه و آذوقه می گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Developers are scouring the country for possible sites for these new superstores.
[ترجمه گوگل]توسعه دهندگان در حال جست و جوی کشور برای یافتن سایت های احتمالی این ابرفروشگاه های جدید هستند [ترجمه ترگمان]سازندگان در حال جستجوی کشور برای یافتن مکان های احتمالی برای این superstores هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تمیز کاری (اسم)
scrub, cleaning, scouring
پشم شویی (اسم)
scouring
تخصصی
[عمران و معماری] شسته شدن - فرسایش بوسیله آب - روبش [زمین شناسی] شسته شدن، فرسایش بوسیله آب، روبش [نساجی] لکه شوئی - شستشوی اولیه کالای جهت گرفتن چرک و کثافات آن - شستن - شستشو [نفت] فرسایش [پلیمر] شستشو
پیشنهاد کاربران
ترجمه های دوستان درست بود . ترجمه ی تخصصی آنرا که دکتر روشنی نوشته بود . به نظرم ترجمه افشین طرخانی از همه بهتر بود. می دانم این ترکیب زیاد مصرف می شود : Scouring the oven ساییدن اجاق ( سابیدن هم به اشتباه می گویند )
کفش اهنین به پا کردن - همت به خرج دادن
در مباحث هیدرولیک به معنی "آبشستگی"
دامپزشکی و علوم دامی اسهال ( ناشی از تغذیه، مدیریت ناصحیح، بیماری و . . . )
در طب دامی اسهال ( ناشی از تغذیه یا مدیریت ناصحیح )
خاراندن در حیوانات
رجوع شود به scour 1 - سریعاً حرکت کردن 2 - سریعاً و شدیداً منطقه ای را پوشش دادن 3 - تمیز کردن 4 - ( اصطلاح ) : به دقت چیزی را نظاره یا بررسی کردن.