1. the scourge of war
بلای جنگ
2. tamerlane was the scourge of god
تیمور لنگ تنبیه الهی بود.
3. The cruel captain used a scourge on his disobedient sailor.
[ترجمه گوگل]ناخدای ظالم برای ملوان نافرمانش تازیانه استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]ناخدای ظالم یک تازیانه بر ملوان سرکش خود بکار می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. After the scourge of war came the scourge of disease.
[ترجمه گوگل]بعد از بلای جنگ، بلای بیماری آمد
[ترجمه ترگمان]پس از بلای جنگ، بلای بیماری به وقوع پیوست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Inflation was the scourge of the 1970s.
6. Pirates are once again the scourge of the China Sea.
[ترجمه گوگل]دزدان دریایی بار دیگر بلای جان دریای چین شدند
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی یک بار دیگر بلای دریای چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The scourge of firedamp explosions caused by the miners' lights should have dwindled to nothing after the lamp came into use.
[ترجمه گوگل]بلای انفجارهای لامپ ناشی از چراغ های معدنچیان باید پس از استفاده از لامپ کاهش می یافت
[ترجمه ترگمان]بلای انفجارهایی که از سوی معدنچیان به وجود آمده بود، پس از اینکه لامپ مورد استفاده قرار گرفت، باید به هیچ وجه کم رنگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In suburbia, however, the scourge of the skips tends to descend on the public highway in spring and summer.
[ترجمه گوگل]با این حال، در حومه شهر، بلای پرش ها در بهار و تابستان در بزرگراه های عمومی فرود می آید
[ترجمه ترگمان]با این حال، در suburbia، بلای of مایل به پایین رفتن در بزرگراه عمومی در بهار و تابستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Sustained international terror has been a scourge on civilized society for the past quarter-century.
[ترجمه گوگل]ترور بینالمللی پایدار در ربع قرن گذشته بلای جان جامعه متمدن بوده است
[ترجمه ترگمان]ترور بین المللی مداوم، بلای جامعه متمدن برای ربع قرن گذشته بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Central heating can be as serious a scourge to fine old books as it is to fine old furniture.
[ترجمه گوگل]گرمایش مرکزی می تواند به همان اندازه که برای اثاثیه قدیمی قدیمی آفتی جدی برای کتاب های قدیمی خوب باشد
[ترجمه ترگمان]گرمایش مرکزی می تواند به عنوان یک بلای جدی برای کتاب های قدیمی و قدیمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its only scourge - heavy lorries - rumbling through its streets, polluting the environment and damaging historic buildings.
[ترجمه گوگل]تنها بلای آن - کامیونهای سنگین - در خیابانهایش غوغا میکنند، محیطزیست را آلوده میکنند و به ساختمانهای تاریخی آسیب میرسانند
[ترجمه ترگمان]تنها شلاق - کامیون های سنگین - که از خیابان ها عبور می کنند، محیط زیست را آلوده و به ساختمان های تاریخی آسیب می رسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Gun violence is the scourge of my daughter's generation.
[ترجمه گوگل]خشونت با اسلحه آفت نسل دخترم است
[ترجمه ترگمان]خشونت مسلحانه بلای جان دخترم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The scourge had abated, but psychological damage had been done, which was not so readily repaired.
[ترجمه گوگل]این بلا فروکش کرده بود، اما آسیب روحی وارد شده بود که به این راحتی ترمیم نشد
[ترجمه ترگمان]آفت فروکش کرده بود، اما آسیب روانی تمام شده بود و به آسانی تعمیر نشده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The weather was like a scourge, the land could kill you.
[ترجمه گوگل]هوا مثل یک بلا بود، زمین می توانست تو را بکشد
[ترجمه ترگمان]هوا مثل تازیانه بود، زمین می توانست تو را بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید