1. the game stayed scoreless until near the end
بازی تا نزدیکی های آخر بدون امتیاز بود.
2. Norway had held Holland to a scoreless draw in Rotterdam.
[ترجمه گوگل]نروژ در روتردام هلند را با تساوی بدون گل شکست داده بود
[ترجمه ترگمان]نروژ هلند را به تساوی بدون گل در روتردام برگزار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. After a scoreless first half, United went on to win 2-0.
[ترجمه گوگل]پس از نیمه اول بدون گل، یونایتد با نتیجه 2-0 پیروز شد
[ترجمه ترگمان]یونایتد پس از نیمه اول نیمه اول توانست ۲ - ۰ پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. A scoreless first half saw defences uppermost on both sides with Ireland defending with spirit.
[ترجمه گوگل]نیمه اول بدون گل، دفاع از هر دو طرف را در بالاترین حد خود دید و ایرلند با روحیه دفاع کرد
[ترجمه ترگمان]نیمه اول نیمه اول استحکامات را در هر دو طرف ایرلند قرار داد و ایرلند از روح دفاع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Louis 1 in a scoreless game, the 49ers failed to score on three running plays.
[ترجمه گوگل]لوئیس 1 در یک بازی بدون گل، 49ers در سه بازی دویدن موفق به گلزنی نشدند
[ترجمه ترگمان]لویی ۱ در یک بازی بدون گل توانست در سه بازی پیاپی امتیاز کسب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He had been held scoreless for the first twenty-five minutes of the game but certainly went to town afterwards!
[ترجمه گوگل]او در بیست و پنج دقیقه اول بازی بدون گل نگه داشته شده بود اما مطمئناً پس از آن به شهر رفت!
[ترجمه ترگمان]بیست و پنج دقیقه اول بازی را در نظر گرفته بود، اما بعدا به شهر رفت!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ismael Valdes pitched four scoreless innings and the Dodgers defeated the Expos 3-1 in a game rained out after five innings.
[ترجمه گوگل]اسماعیل والدز چهار اینینگ بدون گل زد و داجرز اکسپو را 3-1 در یک بازی که بعد از پنج اینینگ به پایان رسید شکست داد
[ترجمه ترگمان]اسماعیل والدس چهار ضربه بدون گل به ثمر رساند و تیم داجرز پس از پنج دور ضربه زنی تیم Expos را ۳ بر ۱ شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He was outstanding, working three scoreless innings, only giving up a walk.
[ترجمه گوگل]او فوقالعاده بود، سه اینینگ بدون امتیاز کار کرد و فقط یک پیادهروی را کنار گذاشت
[ترجمه ترگمان]او سه ضربه بدون گل به ثمر رساند و فقط توانست راه برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. After a scoreless first period, the teams exchanged power-play goals in the second.
[ترجمه گوگل]پس از یک بازی بدون گل در وقت اول، دو تیم در مرحله دوم به رد و بدل گل های پاورپلی پرداختند
[ترجمه ترگمان]پس از اولین دوره بدون گل، تیم ها در مرحله دوم به تبادل نظر پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Brian Anderson finished with three scoreless innings for a save.
[ترجمه گوگل]برایان اندرسون با سه اینینگ بدون گل به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]برایان اندرسون با سه ضربه بدون گل به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Wynalda squandered two solid chances in a scoreless first half.
[ترجمه گوگل]واینالدا دو موقعیت خوب را در نیمه اول بدون گل از دست داد
[ترجمه ترگمان]Wynalda دو احتمال قوی را در یک نیمه اول تقسیم کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Hitchcock began with three scoreless innings, long enough for the offense to give him a 3-0 lead.
[ترجمه گوگل]هیچکاک با سه اینینگ بدون گل شروع کرد، به اندازه کافی طولانی بود که این حمله باعث برتری 3-0 او شود
[ترجمه ترگمان]هیچکاک با سه ضربه بدون گل شروع به کار کرد، که به اندازه کافی برای حمله ۳ - ۰ جلو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The closer pitched a scoreless ninth inning.
[ترجمه گوگل]نزدیکتر یک اینینگ نهم بدون گل را ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]هر نوبت خود را بدون گل به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. That such an open and entertaining game ended scoreless was largely due to two misfiring strikers.
[ترجمه گوگل]این که چنین بازی باز و سرگرم کننده ای بدون گل به پایان رسید تا حد زیادی به خاطر دو مهاجم نادرست بود
[ترجمه ترگمان]این بازی سرگرم کننده و سرگرم کننده به طور عمده به دلیل دو اعتصاب کنندگان misfiring به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید