scorched earth
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
👈مترادف: Total destruction, all - out devastation, obliteration
👇مثال؛
The military used a scorched earth policy during the retreat.
His business strategy was a scorched earth approach to eliminate competition.
👇مثال؛
زمین سوخته که نوعی خط مشی نظامی در جنگ ها هستش بمعنی نابود کردن تمام زیرساخت های یک منطقه جوری که دیگه امکان سکونت در آن محل برای ساکنان ش وجود نداشته باشه
سیاست زمین سوخته
... [مشاهده متن کامل]
زمین سوخته
نابود کردن همه چیز و ردی بر جای نذاشتن.
مثلا وقتی یه ماموری تمام مدارک یه چیزی رو نابود میکنه یعنی یه scorched - earth work انجام داده و هیچ ردی بر جای نذاشته
مثلا وقتی یه ماموری تمام مدارک یه چیزی رو نابود میکنه یعنی یه scorched - earth work انجام داده و هیچ ردی بر جای نذاشته
سوزاندن زمین