sclerite


(بندپایان) سخت پهنه، سپرک، صفحه سخت، سیخک متصلب

جمله های نمونه

1. These sclerites are separated into two series by the pleural wing process.
[ترجمه گوگل]این اسکلریت ها توسط فرآیند بال پلور به دو سری جدا می شوند
[ترجمه ترگمان]این sclerites به دو سری با فرآیند بال pleural تقسیم می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It frequently unites with neighbouring sclerites, or it may be divided into a pair of plates.
[ترجمه گوگل]اغلب با اسکلریت های همسایه ترکیب می شود یا ممکن است به یک جفت صفحه تقسیم شود
[ترجمه ترگمان]آن اغلب با sclerites همسایه متصل می شود، یا ممکن است به یک جفت بشقاب تقسیم شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Left right sclerite pairs are found which proves a bilaterally symmetrical body of the animal.
[ترجمه گوگل]جفت اسکلریت سمت راست چپ یافت می شود که بدن متقارن دو طرفه حیوان را ثابت می کند
[ترجمه ترگمان]دو جفت راست چپ یافته، یافت می شوند که بدن متقارن دو طرف را به صورت دو طرف نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Each of these regions may be differentiated into separate sclerites.
[ترجمه گوگل]هر یک از این نواحی ممکن است به اسکلریت های جداگانه متمایز شوند
[ترجمه ترگمان]هر یک از این مناطق ممکن است به بخش های جداگانه تقسیم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hypothesized function of subcostal brace in mayflies is to strengthen the connection between distantly separated longitudinal veins because of sclerite plate at radius vein base.
[ترجمه گوگل]عملکرد فرضی بریس ساب دنده‌ای در مگس‌های سرخابی تقویت ارتباط بین وریدهای طولی دور از هم به دلیل صفحه اسکلریتی در قاعده ورید شعاع است
[ترجمه ترگمان]تابع فرض شده of subcostal در mayflies برای تقویت اتصال بین veins طولی جدا شونده به دلیل صفحه sclerite در پایه سیاه رگ شعاع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] اسکلریت، یا هر قطعه کیتینی بدن حشرات.

پیشنهاد کاربران

بپرس