sclera


معنی: صلبیه یا سفیده سخت چشم
معانی دیگر: (ساختمان چشم) سختینه، صلبیه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the tough fibrous white or blue-white tissue that covers all of the eyeball except the part covered by the cornea.

جمله های نمونه

1. After the pterygium was excised, the bare sclera was covered by grafting auto conjunctiva.
[ترجمه گوگل]پس از برداشتن ناخنک، صلبیه برهنه با پیوند خودکار ملتحمه پوشانده شد
[ترجمه ترگمان]بعد از آن که pterygium excised بود، سفیدی چشم برهنه در اثر grafting auto بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Incisions in sclera and bulbar conjunctiva were stitched up.
[ترجمه گوگل]برش های صلبیه و ملتحمه پیازی بخیه شد
[ترجمه ترگمان] incisions \"تو\" sclera \"و\" bulbar conjunctiva \"بخیه زده بودن\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion:A veracious diagnosis of the dormant sclera rupture and a timely surgery will save the eye ball and ocular function more effectively.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تشخیص دقیق پارگی صلبیه خفته و انجام جراحی به موقع، به‌طور مؤثرتری باعث نجات کره چشم و عملکرد چشم می‌شود
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تشخیص واقعی از گسیختگی sclera راکد و عمل به موقع عمل جراحی چشم را نجات خواهد داد و به طور موثر این کار را انجام خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sclera was normal sclera porcelain white, yellow dye found in the sclera jaundice.
[ترجمه گوگل]صلبیه یک رنگ سفید چینی صلبیه طبیعی بود که در زردی صلبیه یافت می شود
[ترجمه ترگمان]sclera سفید، سفید رنگ بود، رنگ زرد رنگ در سفیدی زردی پیدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Methods:Hydroxyapatite wrapped in autologous sclera was used as secondary orbital implant in 37 patients (37 eyes)after evisceration of the eye.
[ترجمه گوگل]روش کار: هیدروکسی آپاتیت پیچیده شده در صلبیه اتولوگ به عنوان ایمپلنت ثانویه مداری در 37 بیمار (37 چشم) پس از بیرون زدگی چشم استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: hydroxyapatite در autologous sclera در ۳۷ بیمار (۳۷ چشم)بعد از evisceration چشم در ۳۷ بیمار (۳۷ چشم)به کار گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sclera - lens angle is measured by using 20 MHz B - scan.
[ترجمه گوگل]زاویه لنز اسکلرا با استفاده از اسکن 20 مگاهرتز اندازه گیری می شود
[ترجمه ترگمان]زاویه لنز با استفاده از اسکن ۲۰ مگاهرتز B اندازه گیری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The sclera of the eye is yellow because the patient has jaundice, or icterus.
[ترجمه گوگل]صلبیه چشم زرد است زیرا بیمار مبتلا به یرقان یا یرقان است
[ترجمه ترگمان]رنگ چشم زرد است، چون بیماری یرقان دارد، یا icterus
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The complications of supra sclera cavity anesthesia were chemosis and subconjunctival hemorrhage.
[ترجمه گوگل]عوارض بیهوشی حفره فوق اسکلرا کموز و خونریزی زیر ملتحمه بود
[ترجمه ترگمان]عوارض ناشی از بی هوشی حفره بالا، دچار خونریزی شدید و خونریزی مغزی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective : To study effects of modified sclera tunnel incision on extracapsular cataract extraction.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر برش اصلاح شده تونل اسکلرا بر استخراج آب مروارید خارج کپسولی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه اثرات شکاف تونل sclera اصلاح شده روی extracapsular cataract
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The extension of the sclera could accordingly be due to incorrect enzymatic control with increasing softening of connective tissue cement and ground substance (Gatzino, 19
[ترجمه گوگل]بر این اساس، گسترش صلبیه می تواند به دلیل کنترل آنزیمی نادرست با افزایش نرم شدن سیمان بافت همبند و ماده آسیاب شده باشد (Gatzino، 19)
[ترجمه ترگمان]گسترش the می تواند به دلیل کنترل آنزیمی نادرست با افزایش نرم شدگی بافت ارتباطی و ماده پایه باشد (Gatzino، ۱۹
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Moderate: inflammation of the sclera and the film, clear yellow urine.
[ترجمه گوگل]متوسط: التهاب صلبیه و فیلم، ادرار زرد شفاف
[ترجمه ترگمان]متوسط: التهاب of و فیلم، ادرار زرد روشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Light: yellow sclera and yellow urine, mostly which will be overlooked and discovered only after inspection.
[ترجمه گوگل]نور: صلبیه زرد و ادرار زرد، که عمدتاً نادیده گرفته می شود و تنها پس از بررسی کشف می شود
[ترجمه ترگمان]نور: زرد زرد و ادرار زرد که اغلب بعد از بازرسی نادیده گرفته می شوند و کشف می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusions: The scleral reinforcement prevents progression by strengthening the thin posterior sclera increasing regional blood.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: تقویت صلبیه با تقویت صلبیه خلفی نازک و افزایش خون ناحیه از پیشرفت جلوگیری می کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تقویت scleral مانع پیشرفت با تقویت the اولیه posterior در افزایش خون منطقه ای می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Repair of the cyclodialysis cleft combined with vitrectomy was performed on all patients, and also cataract removal, iris root suture, retina re-attachment and sclera tapping were performed.
[ترجمه گوگل]ترمیم شکاف سیکلودیالیز همراه با ویترکتومی بر روی همه بیماران انجام شد و همچنین برداشتن آب مروارید، بخیه ریشه عنبیه، اتصال مجدد شبکیه و ضربه زدن به صلبیه انجام شد
[ترجمه ترگمان]ترمیم شکاف cyclodialysis همراه با vitrectomy بر روی تمام بیماران انجام شد و همچنین حذف آب مروارید، suture های ریشه عنبیه، attachment مجدد شبکیه چشم و ضربه زدن sclera انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The vitreous body is a clear jelly that is much larger than the aqueous humor, and is bordered by the sclera, zonule, and lens.
[ترجمه گوگل]جسم زجاجیه یک ژله شفاف است که بسیار بزرگتر از زلالیه است و توسط صلبیه، زونول و عدسی هم مرز است
[ترجمه ترگمان]بدن vitreous یک ژل شفاف است که بسیار بزرگ تر از شوخ طبعی آبی است و با the، zonule و لنز هم مرز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صلبیه یا سفیده سخت چشم (اسم)
sclera

انگلیسی به انگلیسی

• white fibrous membrane which covers the eye (anatomy)

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] صلبیه: خارجی ترین لایه ی چشم
بخش های مختلف چشم را هم در تصویر می توانید مشاهده کنید. . .
sclera
بخش های مختلف چشم انسان به انگلیسی 👁 👁
✅ eyeball = تخم چشم
✅ eyelid = پلک
✅ eyelash / lash = مژه
✅ sclera /white = صلبیه، سفیدی چشم
✅ retina = شبکیه
✅ iris = عنبیه
...
[مشاهده متن کامل]

✅ cornea = قرنیه
✅ vitreous body / vitreous humour = زجاجیه
✅ lens = عدسی
✅ ciliary muscle = ماهیچه مژگانی
✅ tear duct = مجرای اشکی
✅ optic nerve = عصب بینایی

صلبیه [در چشم]

بپرس