1. Three of these are of major significance: scientism, relativism and religious intolerance.
[ترجمه گوگل]سه مورد از این موارد دارای اهمیت عمده هستند: علم گرایی، نسبیت گرایی و عدم تحمل مذهبی
[ترجمه ترگمان]سه تن از اینها از اهمیت زیادی برخوردارند: scientism، نسبی گرایی و intolerance مذهبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سه تن از اینها از اهمیت زیادی برخوردارند: scientism، نسبی گرایی و intolerance مذهبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They rejected both scientism and traditionalism.
[ترجمه گوگل]آنها هم علم گرایی و هم سنت گرایی را رد کردند
[ترجمه ترگمان]هر دو scientism و traditionalism را رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو scientism و traditionalism را رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Objective:explore a scientism of the best condition to define the Aminophylline injection infrared spectrum to identification preparing disc in order to get satisfied infrared spectrum.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی بهترین شرایط برای تعریف طیف مادون قرمز تزریقی آمینوفیلین برای شناسایی دیسک آماده سازی به منظور به دست آوردن طیف مادون قرمز رضایت بخش
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش یک scientism بهترین شرایط برای تعریف طیف مادون قرمز تزریقی به شناسایی دیسک به منظور دستیابی به طیف مادون قرمز راضی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف: کاوش یک scientism بهترین شرایط برای تعریف طیف مادون قرمز تزریقی به شناسایی دیسک به منظور دستیابی به طیف مادون قرمز راضی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The pre-Kant's aesthetics was based on scientism which divided the world into two parts: subject and object. Entitism and psychologism were its methodological principles.
[ترجمه گوگل]زیبایی شناسی پیش کانت مبتنی بر علم گرایی بود که جهان را به دو بخش سوژه و ابژه تقسیم می کرد انتیتیسم و روانشناسی اصول روش شناختی آن بود
[ترجمه ترگمان]زیبایی شناسی پیش از کانت بر پایه scientism بود که جهان را به دو بخش تقسیم می کرد: موضوع و موضوع Entitism و psychologism اصول روش شناختی آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زیبایی شناسی پیش از کانت بر پایه scientism بود که جهان را به دو بخش تقسیم می کرد: موضوع و موضوع Entitism و psychologism اصول روش شناختی آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. To improve the scientism and normalization of real estate appraisal, this peper, using economic principle, analyse the real estate appraisal system of our county and its relating policy.
[ترجمه گوگل]برای بهبود علم و عادی سازی ارزیابی املاک، این مقاله با استفاده از اصل اقتصادی، سیستم ارزیابی املاک و مستغلات شهرستان ما و خط مشی مربوط به آن را تحلیل می کند
[ترجمه ترگمان]برای بهبود scientism و normalization ارزیابی املاک و مستغلات، این peper، با استفاده از اصول اقتصادی، سیستم ارزیابی املاک و مستغلات کشور و سیاست مربوط به آن را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای بهبود scientism و normalization ارزیابی املاک و مستغلات، این peper، با استفاده از اصول اقتصادی، سیستم ارزیابی املاک و مستغلات کشور و سیاست مربوط به آن را تجزیه و تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Powers's scientism issues in a marked predilection for describing human motivation as the product of biology.
[ترجمه گوگل]علم گرایی پاورز در یک تمایل مشخص برای توصیف انگیزه انسانی به عنوان محصول زیست شناسی مطرح می شود
[ترجمه ترگمان]اهداف اصلی Powers در یک تمایل مشخص به توصیف انگیزه انسانی به عنوان محصول زیست شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اهداف اصلی Powers در یک تمایل مشخص به توصیف انگیزه انسانی به عنوان محصول زیست شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Some of which can be guilty of scientism, empiricism, and materialism.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها می توانند مقصر علم گرایی، تجربه گرایی و ماتریالیسم باشند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها می توانند به عنوان scientism، تجربه گرایی و مادی گرایی مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها می توانند به عنوان scientism، تجربه گرایی و مادی گرایی مجازات شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Moreover, the logical positivism has pushed Scientism to a new stage.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، پوزیتیویسم منطقی علم گرایی را به مرحله جدیدی سوق داده است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اثبات گرایی منطقی scientism را به مرحله جدیدی سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، اثبات گرایی منطقی scientism را به مرحله جدیدی سوق می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Scientism and environmentalism stand for two different ideas of nature.
[ترجمه گوگل]علم گرایی و محیط زیست دو ایده متفاوت از طبیعت هستند
[ترجمه ترگمان]scientism و environmentalism برای دو ایده متفاوت از طبیعت ایستاده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]scientism و environmentalism برای دو ایده متفاوت از طبیعت ایستاده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Anthropocentrism, developmentalism and scientism are three tough roots going deep into human thinking.
[ترجمه گوگل]انسان محوری، توسعه گرایی و علم گرایی سه ریشه سختی هستند که در اعماق تفکر انسان قرار دارند
[ترجمه ترگمان]anthropocentrism، developmentalism و scientism سه ریشه سخت هستند که عمیقا به تفکر انسان نفوذ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]anthropocentrism، developmentalism و scientism سه ریشه سخت هستند که عمیقا به تفکر انسان نفوذ می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Historically, humanism and science used to be harmonious; yet the magnificent development of scientism and technolatry put human civilization into a crisis, which is also true to Chinese culture.
[ترجمه گوگل]از نظر تاریخی، انسان گرایی و علم قبلا هماهنگ بودند با این حال، توسعه باشکوه علم گرایی و فنشناسی، تمدن بشری را در بحران قرار داده است، که در مورد فرهنگ چینی نیز صادق است
[ترجمه ترگمان]به لحاظ تاریخی، اومانیسم و علم به طور هماهنگ و متوازن مورد استفاده قرار می گرفتند؛ با این حال توسعه عالی of و technolatry تمدن بشری را به یک بحران تبدیل کرد که در فرهنگ چینی نیز صادق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به لحاظ تاریخی، اومانیسم و علم به طور هماهنگ و متوازن مورد استفاده قرار می گرفتند؛ با این حال توسعه عالی of و technolatry تمدن بشری را به یک بحران تبدیل کرد که در فرهنگ چینی نیز صادق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Connectionist and behaviorist cognitive psychology succeed and advance the fundamental principles of scientism, while constructionist cognitive psychology absorbs the ideas of post-modernism.
[ترجمه گوگل]روانشناسی شناختی پیوندگرا و رفتارگرا موفق می شود و اصول بنیادی علم گرایی را پیش می برد، در حالی که روانشناسی شناختی ساختگرا ایده های پست مدرنیسم را جذب می کند
[ترجمه ترگمان]روان شناسی شناختی Connectionist و behaviorist به موفقیت و پیشرفت اصول بنیادین of دست می یابند، در حالی که روان شناسی شناختی constructionist، ایده های پست مدرن را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روان شناسی شناختی Connectionist و behaviorist به موفقیت و پیشرفت اصول بنیادین of دست می یابند، در حالی که روان شناسی شناختی constructionist، ایده های پست مدرن را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In theory, through the totality theory's theoretical perspective, the fatal weakness of Second international economic determinism and positivism or scientism thoughts method's will be revealed.
[ترجمه گوگل]در تئوری، از منظر نظری نظریه کلیت، ضعف مهلک جبرگرایی اقتصادی بینالمللی دوم و روش افکار پوزیتیویسم یا علمگرایی آشکار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]در نظریه، از طریق دیدگاه تیوری تمامیت، ضعف مهلک of اقتصادی بین المللی دومین و روش فکری positivism یا scientism s آشکار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در نظریه، از طریق دیدگاه تیوری تمامیت، ضعف مهلک of اقتصادی بین المللی دومین و روش فکری positivism یا scientism s آشکار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The modern higher learning has the particular characters of nationalism and ethicism and liberalism and scientism since people have gone to a modern society.
[ترجمه گوگل]آموزش عالی مدرن دارای ویژگی های خاص ناسیونالیسم و اخلاق گرایی و لیبرالیسم و علم گرایی است زیرا مردم به جامعه مدرن رفته اند
[ترجمه ترگمان]آموزش عالی نوین دارای نویسه های خاص ناسیونالیسم و ethicism و liberalism و scientism از زمانی است که مردم به جامعه مدرن رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آموزش عالی نوین دارای نویسه های خاص ناسیونالیسم و ethicism و liberalism و scientism از زمانی است که مردم به جامعه مدرن رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید