sciential

/saɪˈenʃəl//saɪˈenʃəl/

معنی: ماهر، مولد علم
معانی دیگر: وابسته به یا مولد علم، علمی، دانشمند، عالم

جمله های نمونه

1. It is sciential problematique of "an anti-humanism in theory" after "rupture".
[ترجمه گوگل]این مشکل علمی «یک ضد انسانیت در تئوری» پس از «گسست» است
[ترجمه ترگمان]It problematique of \"of anti in theory\" بعد از \"گسیختگی\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Content: How to build a sciential schoolwork mark appraisement system in senior politic is greatly concerned by all senior politics teachers at present.
[ترجمه گوگل]محتوا: نحوه ایجاد یک سیستم ارزیابی نمره تکالیف علمی در ارشد سیاسی در حال حاضر مورد توجه همه معلمان ارشد سیاست است
[ترجمه ترگمان]محتوای: چگونگی ساخت یک امتیاز تکالیف مدرسه sciential در سیاست ارشد، تا حد زیادی توسط همه معلمان ارشد سیاسی در حال حاضر نگران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Safeguarding sciential property right and variety patent persons' licit rights and interests was an important task in our seed industry development.
[ترجمه گوگل]حفاظت از حقوق مالکیت علمی و حقوق و منافع قانونی افراد ثبت اختراع، وظیفه مهمی در توسعه صنعت بذر ما بود
[ترجمه ترگمان]صیانت از حق مالکیت و حقوق قانونی افراد و منافع قانونی، وظیفه مهمی در توسعه صنعت بذر ما بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Product liability is offspring of the development of sciential technology and industry in the near several decade years.
[ترجمه گوگل]مسئولیت محصول حاصل توسعه فناوری و صنعت علمی در چند دهه نزدیک است
[ترجمه ترگمان]مسیولیت محصول فرزند توسعه فن آوری و صنعت sciential در چند دهه آینده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. M-Learning brings great changes to physical, sciential and psychological environment.
[ترجمه گوگل]M-Learning تغییرات بزرگی را در محیط فیزیکی، علمی و روانی ایجاد می کند
[ترجمه ترگمان]یادگیری M- تغییرات بزرگی را در محیط فیزیکی، روحی و روانی به ارمغان می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The sciential females in the enemy-occupied areas are special people during the specified period.
[ترجمه گوگل]زنان علمی در مناطق تحت اشغال دشمن افراد خاصی در مدت زمان مشخص شده هستند
[ترجمه ترگمان]زنان sciential در مناطق تحت اشغال دشمن، در طول دوره مشخص شده، افراد خاصی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Evidences are more sciential than experiences, but most people neglect that the experiences once qualified are evidences.
[ترجمه گوگل]شواهد بیشتر از تجربیات علمی هستند، اما بیشتر مردم از این غفلت می‌کنند که تجربیاتی که زمانی واجد شرایط هستند، مدرک هستند
[ترجمه ترگمان]Evidences more از تجارب هستند، اما اغلب مردم از این که تجربیات زمانی واجد شرایط هستند غفلت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It's a social problem going with the development of sciential economics.
[ترجمه گوگل]این یک مشکل اجتماعی است که با توسعه اقتصاد علمی پیش می رود
[ترجمه ترگمان]این یک مشکل اجتماعی است که با توسعه اقتصاد sciential همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This paper intends to discuss two aspects of this issue:First, display the diversity about the young sciential females'survival situation in the enemy-occupied areas .
[ترجمه گوگل]این مقاله قصد دارد دو جنبه از این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار دهد: نخست، نمایش تنوع در مورد وضعیت بقای زنان جوان علمی در مناطق تحت اشغال دشمن
[ترجمه ترگمان]این مقاله قصد دارد در مورد دو جنبه از این موضوع بحث کند: اول، تنوع در مورد وضعیت زنده ماندن زنان جوان در مناطق تحت اشغال دشمن را نمایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Back installed top tube, wider space for training, more save and sciential.
[ترجمه گوگل]لوله بالا نصب شده پشت، فضای وسیع تر برای آموزش، صرفه جویی بیشتر و علمی
[ترجمه ترگمان]با استفاده از لوله بالا، فضای بیشتری برای آموزش، ذخیره بیشتر و sciential وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper attempts to study Mei Niang and Su Qing's novels about the survival situation of the young sciential females in the enemy-occupied areas from the regional literature.
[ترجمه گوگل]این مقاله سعی دارد رمان‌های می‌نیانگ و سو چینگ را در مورد وضعیت بقای زنان جوان دانشمند در مناطق تحت اشغال دشمن از ادبیات منطقه مورد مطالعه قرار دهد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تلاش می کند تا رمان های Mei Niang و Su Qing را در مورد وضعیت بقا مردان جوان sciential در مناطق تحت اشغال دشمن مطالعه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I love, English, Japenese, Cantonese, Jewelry, Chinese comic dialogue, drawing, cooking, sewing, Chinese medicine, sciential news, and eco-awareness.
[ترجمه گوگل]من عاشق انگلیسی، ژاپنی، کانتونی، جواهرات، گفتگوی کمیک چینی، طراحی، آشپزی، خیاطی، طب چینی، اخبار علمی، و آگاهی از محیط زیست هستم
[ترجمه ترگمان]من عاشق، انگلیسی، Japenese، Cantonese، Jewelry، dialogue چینی، نقاشی، پخت وپز، خیاطی، طب سنتی، اخبار sciential و eco هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ماهر (صفت)
capable, slick, great, handy, understanding, industrious, cunning, adept, skilled, expert, skillful, proficient, skilful, dexterous, adroit, deft, dextrous, light-footed, light-handed, ingenious, workmanlike, workmanly, natty, sciential, wieldy

مولد علم (صفت)
capable, sciential

انگلیسی به انگلیسی

• possessing knowledge, knowledgeable; pertaining to science, scientific; pertaining to knowledge

پیشنهاد کاربران

🔷 واژه ی مصوب: علمی، ویستایال

🔷 منبع: انجمن بازدیسان پارسی
🟡 واژه ی برنهاده: ویستایال ⚫
به خط لاتین: Vistāyāl
⚫ این واژه از �ویستا� به معنای ( science ) و �آل� به معنای ( ial ) برپا شده است.
روی هم رفته معنای �وابسته به ویستا� می دهد.
🟡 واژه ی رایج: علم ❌
...
[مشاهده متن کامل]

آک و عیب واژه ی رایج: �علم� از ریشه ی �ع ل م� به معنای دانستن است و با واژه ی �دانش� ( knowledge ) هم معنی می باشد، که با معنی واژه ی science ارتباط ندارد؛ ناهمپوشی با واژه ی بیگانه، کم توانی در اشتقاق و کاهش کاربرد نیز از آک های این واژه می باشند.
⚫ این واژه با برگیری از پیشنهاد پارسی انجمن، فرهنگستان زبان و ادب پارسی و پروفسور ملایری بدست انجمن بازدیسان پارسی برابرنهاد شده است و ساخته براساس الگوهای واژه سازی همپوش پارسی با زبان انگلیسی می باشد.
🟡 این واژه پیشانه در ترجمه ی پَرسون ( Precise ) نوشتارهای دانشیک انگلیسی به پارسی بکار رفته است. ازین رو پشتوانه ای ارزشمند و استوار دارد.
⚫ انجمن بازدیسان پارسی برای سایِن ها ( nuances ) ارزش قائل است.
🟡 جداشدگان واژه ی ویستا ( برای برابری با همتای انگلیسی )
Science: Vistā
Scienter: Vistāgar
Scientific: Vistāyic
Scientism: Vistāgerāyi
Sciential: Vistāyāl
Scientifically: Vistāyāne

sciential
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : science / scientist / scientism
✅️ صفت ( adjective ) : scientific / sciential
✅️ قید ( adverb ) : scientifically

بپرس