schoolroom

/ˈskuːlˌruːm//ˈskuːlruːm/

معنی: کلاس، اطاق درس
معانی دیگر: اتاق مدرسه، اتاق درس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a room in which classes are taught.

جمله های نمونه

1. The mother's heart is the child's schoolroom.
[ترجمه گوگل]قلب مادر مدرسه بچه است
[ترجمه ترگمان]قلب مادر در اتاق کودک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He rested his back against the schoolroom door.
[ترجمه گوگل]پشتش را به در مدرسه تکیه داد
[ترجمه ترگمان]او پشتش را به در کلاس درس تکیه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. By the time I was out of the schoolroom, I had lost my need for a parent.
[ترجمه گوگل]وقتی از مدرسه بیرون آمدم، نیازم به پدر و مادر را از دست داده بودم
[ترجمه ترگمان]وقتی از کلاس خارج شدم، احتیاج به پدر و مادر را از دست داده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But for the members of these schoolroom societies it is a test within the framework of the official conception of school.
[ترجمه گوگل]اما برای اعضای این جوامع مدرسه، آزمونی در چارچوب مفهوم رسمی مدرسه است
[ترجمه ترگمان]اما برای اعضای این جوامع کلاس درس یک آزمون در چارچوب مفهوم رسمی مکتب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She left the schoolroom and, after a brief visit to her sister, drove away.
[ترجمه گوگل]او از مدرسه خارج شد و پس از ملاقات کوتاهی با خواهرش، از آنجا دور شد
[ترجمه ترگمان]او کلاس را ترک کرد و پس از ملاقات کوتاهی که با خواهرش داشت از آنجا دور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It will also enable the schoolroom to be retained as a building of cultural and architectural heritage.
[ترجمه گوگل]همچنین باعث می شود که اتاق مدرسه به عنوان یک ساختمان میراث فرهنگی و معماری حفظ شود
[ترجمه ترگمان]این برنامه همچنین کلاس درس را قادر خواهد ساخت تا به عنوان ساختمانی از میراث فرهنگی و معماری نگهداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The events that take place in the schoolroom are most often the interaction of students with other students and with their teachers.
[ترجمه گوگل]رویدادهایی که در مدرسه اتفاق می‌افتد اغلب تعامل دانش‌آموزان با دانش‌آموزان دیگر و با معلمانشان است
[ترجمه ترگمان]رویدادهایی که در کلاس درس رخ می دهند اغلب تعامل دانش آموزان با دانش آموزان دیگر و معلمان آن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In these ways, despite differences, schoolroom and home are continuously related to one another as social places.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، با وجود تفاوت‌ها، مدرسه و خانه به‌عنوان مکان‌های اجتماعی پیوسته با یکدیگر مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]به این طریق، علی رغم تفاوت ها، کلاس درس و خانه به طور مداوم به یکدیگر به عنوان مکان های اجتماعی مرتبط هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Back in her schoolroom, her anger about his exposing children to the sight of whiskey was softened by feelings of sadness.
[ترجمه گوگل]وقتی در مدرسه اش بود، عصبانیت او در مورد اینکه بچه هایش را در معرض دید ویسکی قرار می داد، با احساس غم و اندوه کم شد
[ترجمه ترگمان]بازگشت به کلاس درس، خشم و خشمش نسبت به بچه هایی که در معرض نمایش دادن بچه ها قرار داشتند، با احساس غم و اندوه نرم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After dinner, we immediately adjourned to the schoolroom: lessons recommenced, and were continued till five o '.
[ترجمه گوگل]بعد از شام بلافاصله به مدرسه معطل شدیم: درس ها دوباره شروع شد و تا ساعت پنج ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]بعد از شام، بلافاصله بعد از شام، به جلسه درس مدرسه رفتیم و تا ساعت پنج بعد از ظهر ادامه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such behavior cannot pass in a schoolroom.
[ترجمه گوگل]چنین رفتاری نمی تواند در یک مدرسه اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]این رفتارها نمی تواند در یک کلاس درس زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once the first week was over the two small girls joined others in the schoolroom.
[ترجمه گوگل]یک بار هفته اول تمام شد، دو دختر کوچک در مدرسه به دیگران پیوستند
[ترجمه ترگمان]در هفته اول، دو دختر کوچک در کلاس درس به دیگران پیوستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Once or twice a year there would be a village concert in the schoolroom, with recitations and songs by villagers.
[ترجمه گوگل]سالی یک یا دو بار کنسرت روستایی در مدرسه برگزار می‌شد، با تلاوت‌ها و آهنگ‌های روستاییان
[ترجمه ترگمان]یک یا دو بار در سال یک کنسرت روستایی در کلاس درس برگزار می شد و پخش موسیقی و آواز روستاییان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She learned quickly and eagerly and soon acquired sufficient know-how to join Anne Mowbray in the small schoolroom.
[ترجمه گوگل]او به سرعت و مشتاقانه یاد گرفت و به زودی دانش کافی برای پیوستن به آن موبری در مدرسه کوچک به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او به سرعت و با اشتیاق یاد گرفت و خیلی زود متوجه شد که چطور به آن Mowbray در کلاس کوچک ملحق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کلاس (اسم)
class, classroom, schoolroom, homeroom

اطاق درس (اسم)
classroom, schoolroom

انگلیسی به انگلیسی

• room used for instruction, classroom within a school
a schoolroom is a classroom, especially when it is the only classroom in a small school; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

بپرس