اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) formerly, a female schoolteacher, esp. a strict, humorless one.
schoolmarm
معنی: خانم معلم، خانم دبیر، مدیره مدرسه
معانی دیگر: (قدیمی) خانم معلم، (زن) آموزگار، schoolmaam خانم معلم
بررسی کلمه
جمله های نمونه
1. There was a loner and a lady schoolmarm, and she turned gangster's moll.
[ترجمه گوگل]یک زن تنها و یک خانم مدرسه‌ای وجود داشت، و او تبدیل به مولد گانگستر شد
[ترجمه ترگمان]تنها یک زن تنها و یک خانم معلم مدرسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها یک زن تنها و یک خانم معلم مدرسه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It seems the schoolmarm entered some confusion into their heads.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسد که مدرسه‌های مدرسه نوعی سردرگمی در سرشان ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می آید که معلم مدرسه به قدری گیج و سردرگم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به نظر می آید که معلم مدرسه به قدری گیج و سردرگم شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her petty jealousy and deep ambivalence about Dickinson explode through her schoolmarm prose.
[ترجمه گوگل]حسادت کوچک و دوگانگی عمیق او در مورد دیکنسون در نثر مدرسه ای او منفجر می شود
[ترجمه ترگمان]حسادت کوچک و خصومت عمیق او در مورد دیکنسون از طریق نثر schoolmarm اش منفجر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حسادت کوچک و خصومت عمیق او در مورد دیکنسون از طریق نثر schoolmarm اش منفجر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Naturally, Wasik is worried about coming off like a scolding schoolmarm, especially because his cure for our Internet-fired ADD is a bit obvious: Slow down and consider the long view.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، Wasik نگران این است که مانند یک مدرسه سرزنش کننده بیرون بیاید، به ویژه به این دلیل که درمان او برای ADD ما که از اینترنت استفاده می شود، کمی واضح است: سرعت خود را کم کنید و دید طولانی را در نظر بگیرید
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، wasik نگران بیرون آمدن مانند یک schoolmarm scolding است، به خصوص به این دلیل که درمان او برای ADD - our کمی واضح است: کم کند و نظر طولانی را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، wasik نگران بیرون آمدن مانند یک schoolmarm scolding است، به خصوص به این دلیل که درمان او برای ADD - our کمی واضح است: کم کند و نظر طولانی را در نظر بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Thus the American, on his linguistic side, likes to make his language as he goes along, and all the hard work of the schoolmarm can not hold the business back.
[ترجمه گوگل]بنابراین آمریکایی، از جنبه زبانی خود، دوست دارد زبانش را هرچه پیش می‌رود، بسازد، و همه تلاش‌های سخت مدرسه‌ساز نمی‌تواند مانع از کسب‌وکار شود
[ترجمه ترگمان]از این رو، آمریکا، در طرف زبان شناسی خود، دوست دارد که زبان خود را آنطور که پیش می رود، بیان کند، و تمام کاره ای سخت of نمی تواند کسب وکار را عقب نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از این رو، آمریکا، در طرف زبان شناسی خود، دوست دارد که زبان خود را آنطور که پیش می رود، بیان کند، و تمام کاره ای سخت of نمی تواند کسب وکار را عقب نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Especially research that directs against this special colony of university's schoolmarm is less .
[ترجمه گوگل]به خصوص تحقیقاتی که علیه این مستعمره خاص مدرسه‌مارم دانشگاه انجام می‌شود کمتر است
[ترجمه ترگمان]به خصوص تحقیقاتی که بر علیه این مجموعه خاص از schoolmarm دانشگاهی هدایت می شود، کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خصوص تحقیقاتی که بر علیه این مجموعه خاص از schoolmarm دانشگاهی هدایت می شود، کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
خانم معلم (اسم)
school-ma'am, schoolmarm
خانم دبیر (اسم)
school-ma'am, schoolmarm
مدیره مدرسه (اسم)
school-ma'am, schoolmarm
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
Schoolmarm /ˈskulˌmɑrm/ ( n - mainly North American, originates from a time when female teachers in rural or small - town schools were often perceived as strict and formal. While you might encounter "schoolmarm" in literature, historical contexts, or certain dialects, it's not a term you'd typically hear in everyday modern English conversations. Even when used, it's often in a nostalgic or humorous context, or when referring to a character type rather than a contemporary professional. ) – meaning:
... [مشاهده متن کامل]
a schoolmistress ( typically used with reference to a woman regarded as prim, strict, and brisk in manner )
اصطلاحی عمدتاً آمریکای شمالی است که ریشه در زمانی دارد که معلمان زن در مدارس روستایی یا شهرهای کوچک اغلب به عنوان افرادی سخت گیر و رسمی تلقی می شدند. اگرچه امکان مواجهه با این عبارت در ادبیات، بافت های تاریخی یا گویش های خاص وجود دارد، اما این اصطلاحی نیست که معمولاً در مکالمات روزمره و یا متون انگلیسی امروزی شنیده یا دیده شود. حتی وقتی استفاده می شود، اغلب در بافتی نوستالژیک یا طنزآمیز است، یا هنگام اشاره به یک تیپ شخصیتی به جای یک متخصص معاصر.
معنی: خانم معلم سختگیر؛ خانم معلمِ مقید به اصول آموزشی؛ خانم معلمِ انعطاف ناپذیر؛ خانم معلم بی گذشت؛ خانم معلم خشک و جدی؛ خانم معلم مقرراتی؛ خانم معلم سر سخت
Example 👇
The mayor pleads: “Matt, you’ve got to pin on the badge and come to our aid. You’re the only one that can do it. ” Matt replies: “No, no, I hung up my guns long ago. ” “But, Matt, ” begs the schoolmarm, “they killed your mother. ” Matt toes the dirt and says: “Well… she was old, and I guess her time had come. ” He refuses to act.
* Story - a book written by Robert McKee ( p. 564, pdf version )
شهردار درخواست می کند: �مت، باید نشان را به سینه ات بچسبانی و به کمک ما بیایی. تو تنها کسی هستی که می توانی این کار را بکنی. � مت پاسخ می دهد: �نه، نه، من مدت ها پیش اسلحه ام را آویزان کردم. � خانم معلمِ سر سخت التماس می کند: �اما مت، آنها مادرت را کشتند. � مت پا روی خاک می کشد و می گوید: �خب. . . او پیر بود، و فکر می کنم زمانش رسیده بود. � مت از هر گونه اقدامی خودداری می کند.
* متن انتخابی: از کتاب #داستان، # اثر رابرت مکی ( صفحه ۵۶۴، نسخه پی دی اف )
... [مشاهده متن کامل]
اصطلاحی عمدتاً آمریکای شمالی است که ریشه در زمانی دارد که معلمان زن در مدارس روستایی یا شهرهای کوچک اغلب به عنوان افرادی سخت گیر و رسمی تلقی می شدند. اگرچه امکان مواجهه با این عبارت در ادبیات، بافت های تاریخی یا گویش های خاص وجود دارد، اما این اصطلاحی نیست که معمولاً در مکالمات روزمره و یا متون انگلیسی امروزی شنیده یا دیده شود. حتی وقتی استفاده می شود، اغلب در بافتی نوستالژیک یا طنزآمیز است، یا هنگام اشاره به یک تیپ شخصیتی به جای یک متخصص معاصر.
معنی: خانم معلم سختگیر؛ خانم معلمِ مقید به اصول آموزشی؛ خانم معلمِ انعطاف ناپذیر؛ خانم معلم بی گذشت؛ خانم معلم خشک و جدی؛ خانم معلم مقرراتی؛ خانم معلم سر سخت
شهردار درخواست می کند: �مت، باید نشان را به سینه ات بچسبانی و به کمک ما بیایی. تو تنها کسی هستی که می توانی این کار را بکنی. � مت پاسخ می دهد: �نه، نه، من مدت ها پیش اسلحه ام را آویزان کردم. � خانم معلمِ سر سخت التماس می کند: �اما مت، آنها مادرت را کشتند. � مت پا روی خاک می کشد و می گوید: �خب. . . او پیر بود، و فکر می کنم زمانش رسیده بود. � مت از هر گونه اقدامی خودداری می کند.
* متن انتخابی: از کتاب #داستان، # اثر رابرت مکی ( صفحه ۵۶۴، نسخه پی دی اف )
... [مشاهده متن کامل]
- **Persian ( فارسی ) :** **"خانم"** یا **"معلم"** ( در برخی زمینه ها )
- **Persian ( فارسی ) :** **"معلم سخت گیر"** یا **"خانم معلم"**