• : تعریف: a bus chartered or provided by a school system to take students to and from school and to various school-sponsored events.
جمله های نمونه
1. The pupils lined up to board the school bus.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان برای سوار شدن به اتوبوس مدرسه صف کشیدند [ترجمه ترگمان]دانش آموزان صف کشیده بودند تا با اتوبوس مدرسه بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The school bus stopped at the gate and let the pupils off.
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه در دروازه ایستاد و دانش آموزان را رها کرد [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه در دروازه متوقف شد و شاگردان را رها کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The school bus was involved in a collision with a truck.
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه با کامیون برخورد کرد [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه در برخورد با یک کامیون دخالت داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The school bus takes them to school and brings them back.
[ترجمه ana] اتوبوس مدرسه انها را به مدرسه میبرد و انها را برمیگرداند
|
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه آنها را به مدرسه می برد و برمی گرداند [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه آن ها را به مدرسه می برد و آن ها را برمی گرداند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The school bus stopped to take up pupils.
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه ایستاد تا دانش آموزان را سوار کند [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه برای گرفتن دانش آموزان متوقف شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Our school bus crashed into a tree yesterday.
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه ما دیروز با درخت برخورد کرد [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه ما دیروز به یه درخت برخورد کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Children were piling out of the school bus.
[ترجمه گوگل]بچه ها از اتوبوس مدرسه بیرون می آمدند [ترجمه ترگمان]بچه ها از اتوبوس مدرسه اخراج شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He threw a tantrum on the school bus.
[ترجمه گوگل]او در اتوبوس مدرسه عصبانی شد [ترجمه ترگمان]او در اتوبوس مدرسه اوقات تلخی کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Our school bus rolled along the highway.
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه ما در امتداد بزرگراه غلتید [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه ما در امتداد جاده حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The school bus rolled us to the airport.
[ترجمه گوگل]اتوبوس مدرسه ما را به فرودگاه رساند [ترجمه ترگمان]اتوبوس مدرسه ما رو به فرودگاه رسوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We live on the school bus route.
[ترجمه گوگل]ما در مسیر اتوبوس مدرسه زندگی می کنیم [ترجمه ترگمان]ما در مسیر اتوبوس مدرسه زندگی می کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The children climbed into the school bus.
[ترجمه گوگل]بچه ها سوار اتوبوس مدرسه شدند [ترجمه ترگمان]بچه ها سوار اتوبوس مدرسه شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Children scampered off the yellow school bus and into the playground.
[ترجمه گوگل]بچه ها از اتوبوس زرد رنگ مدرسه پیاده شدند و وارد زمین بازی شدند [ترجمه ترگمان]بچه ها از اتوبوس مدرسه زرد فرار کردند و وارد زمین بازی شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A school bus was hit by gunfire which exploded the fuel tank.
[ترجمه گوگل]یک اتوبوس مدرسه مورد اصابت گلوله قرار گرفت که در آن مخزن سوخت منفجر شد [ترجمه ترگمان]یک اتوبوس مدرسه با شلیک گلوله برخورد کرد که تانک سوخت را منفجر کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
تخصصی
[عمران و معماری] اتوبوس مدرسه
انگلیسی به انگلیسی
• large vehicle used to transport children to and from school
پیشنهاد کاربران
اتوبوس مدرسه.
yellow dog ( n. ) [dog, the n. 1 ] ( US ) a school bus