schlep

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: schleps, shleps, schlepping, shlepping, schlepped, shlepped
• : تعریف: (slang) to carry with effort; lug; haul.
مشابه: lug
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to move slowly or with great effort.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a clumsy or awkward person.

(2) تعریف: a slow, difficult journey.

جمله های نمونه

1. I schlepped his bag all the way to the airport and he didn't even thank me.
[ترجمه گوگل]تا فرودگاه کیفش را بستم و او حتی از من تشکر نکرد
[ترجمه ترگمان]تمام راه را تا فرودگاه طی کردم و او حتی از من تشکر نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You didn't just schlep your guitar around from folk club to folk club.
[ترجمه گوگل]شما فقط گیتار خود را از کلوپ فولکلوریک به کلوپ محلی نچرخانید
[ترجمه ترگمان]تو این guitar رو از کلوب مردم به کلوب شبانه دعوت نکردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Do I really have to schlep all that junk down to the cellar?
[ترجمه گوگل]آیا واقعاً باید همه آن آشغال ها را به زیرزمین ببرم؟
[ترجمه ترگمان]واقعا باید همه اون آشغالا رو ببرم تو زیرزمین؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I spent the afternoon schlepping around the house.
[ترجمه گوگل]بعدازظهر را به چرت زدن در خانه گذراندم
[ترجمه ترگمان] کل بعد از ظهر رو گذاشتم رو خونه و لش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It's a real schlep getting it all home.
[ترجمه گوگل]این یک شلپ واقعی است که همه چیز را به خانه می رساند
[ترجمه ترگمان]خیلی سخت است که همه را به خانه برسانیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm not schlepping these suitcases all over town.
[ترجمه گوگل]من این چمدان ها را در تمام شهر نمی چینم
[ترجمه ترگمان]من این suitcases رو تا آخر شهر دنبال نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I schlep into the living room and program the TiVo myself.
[ترجمه گوگل]من به اتاق نشیمن می روم و خودم TiVo را برنامه ریزی می کنم
[ترجمه ترگمان]من خودم رو به اتاق نشیمن می برم و خودم دستگاه رو برنامه ریزی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. E-bikes are commonly used by migrant laborers who schlep across town from their quarters in the suburbs to work sites across town, with their drills and saws strapped to their bike racks.
[ترجمه گوگل]دوچرخه های الکترونیکی معمولاً توسط کارگران مهاجر استفاده می شود که از محله های خود در حومه شهر به محل کار در سراسر شهر می روند و مته ها و اره هایشان به قفسه های دوچرخه شان بسته شده است
[ترجمه ترگمان]این موتورها معمولا توسط کارگران مهاجری که از محل سکونت خود در حومه شهر به محل کار می روند، استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The restaurant's supposed to be great but I don't feel like schlepping all the way out there.
[ترجمه گوگل]رستوران قرار است عالی باشد اما من حوصله سر زدن به آن را ندارم
[ترجمه ترگمان]رستوران باید عالی باشه، اما فکر نمی کنم این همه راه رو برم اونجا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. While my husband was taking all the boxes out of the car. I passed the light three bags to my son and was prepared to schlep one box.
[ترجمه گوگل]در حالی که شوهرم داشت تمام جعبه ها را از ماشین بیرون می آورد سه کیسه سبک را به پسرم دادم و آماده شدم که یک جعبه را بپزم
[ترجمه ترگمان]در حالی که شوهرم همه جعبه ها رو از ماشین بیرون می کشید سه کیسه را به پسرم دادم و آماده شدم که یک جعبه را بردارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Interruption of mother-to-infant transmission of hepatitis B virus is very important to avoid HBV chronic schlep.
[ترجمه گوگل]قطع انتقال ویروس هپاتیت B از مادر به نوزاد برای جلوگیری از بیماری مزمن HBV بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]قطع انتقال مادر به نوزاد از ویروس هپاتیت B بسیار مهم است که از HBV مزمن HBV اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you wake up, lay in bed for a while, schlep to the bathroom slowly get your coffee etc . . . your day pretty well follows suit.
[ترجمه گوگل]اگر از خواب بیدار شدید، برای مدتی در رختخواب دراز بکشید، به حمام بروید و به آرامی قهوه خود را بیاورید و غیره روز شما به خوبی از آن پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]اگر بیدار شوید، برای مدتی دراز بکشید، به حمام بروید و به آرامی قهوه و روز خود را به دست آورید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The capability and principle and the characteristics of the check-demarcate equipment for a kind ofconvenient schlep three-phase ammeter is introduced in the paper.
[ترجمه گوگل]قابلیت و اصل و ویژگی های تجهیزات بررسی مرزبندی برای نوعی آمپرمتر سه فاز شلپ راحت در مقاله معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]قابلیت و اصل و ویژگی های تجهیزات چک کردن حدود سه فازی در این مقاله معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then you can have your own accompaniment collection and easy to schlep. It can enhance effect when playing or meeting with your friends.
[ترجمه گوگل]سپس می توانید مجموعه ای از همراهان خود را داشته باشید که به راحتی می توانید آنها را بچینید این می تواند اثر را هنگام بازی یا ملاقات با دوستان خود افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]سپس می توانید مجموعه آهنگ های خود را داشته باشید و به راحتی می توانید از آن ها استفاده کنید زمانی که با دوستانتان بازی می کنید و یا با دوستانتان ملاقات می کنید، این کار می تواند تاثیر خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (yiddish) lazy person, idler; arduous journey; burdensome task
(american slang) carry, lug (from yiddish)

پیشنهاد کاربران

سفر کسل کننده و خسته کننده
شخص احمق و عجیب و غریب
به دنبال خود کشیدن، کشان کشان بردن
به سختی به بالا گشیدن

بپرس