schizophrenia

/ˌskɪtsoʊˈfriːnɪə//ˌskɪtsəʊˈfriːnɪə/

معنی: جنون جوانی
معانی دیگر: (روان پزشکی) اسکیزوفرنی، روان گسیختگی، روان گسیخت (سابقا:dimentia praecox)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: schizophrenic (adj.), schizophrenic (n.)
(1) تعریف: a severe and often incurable mental disorder that is marked by visual and esp. auditory hallucinations, intellectual and emotional isolation from others, and unpredictable behavior.

(2) تعریف: (informal) the existence of strongly contradictory elements, characteristics, motives, or the like.

جمله های نمونه

1. One of the most common symptoms of schizophrenia is hearing imaginary voices.
[ترجمه گوگل]یکی از شایع ترین علائم اسکیزوفرنی شنیدن صداهای خیالی است
[ترجمه ترگمان]یکی از شایع ترین علائم شیزوفرنی، شنیدن صداهای خیالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Schizophrenia is not a "split mind" as is popularly believed.
[ترجمه گوگل]اسکیزوفرنی آنطور که عموماً تصور می شود "ذهن دوپاره" نیست
[ترجمه ترگمان]Schizophrenia یک \"ذهن شکافته\" نیست که به طور عمومی باور دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the past, people who suffered from schizophrenia were often put away.
[ترجمه گوگل]در گذشته، افرادی که از اسکیزوفرنی رنج می بردند اغلب کنار گذاشته می شدند
[ترجمه ترگمان]در گذشته، افرادی که از شیزوفرنی رنج می برند، اغلب کنار گذاشته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A recent survey by the National Schizophrenia Fellowship has shown that 45 psychiatric hospitals will close by the year 2000.
[ترجمه گوگل]بررسی اخیر توسط فلوشیپ ملی اسکیزوفرنی نشان داده است که تا سال 2000، 45 بیمارستان روانپزشکی تعطیل خواهند شد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات اخیر انجمن ملی Schizophrenia نشان داده است که ۴۵ بیمارستان روانی در سال ۲۰۰۰ تعطیل خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Schizophrenia is classified as a functional psychosis and split personality as a dissociative hysterical neurosis, as different as tonsillitis and appendicitis.
[ترجمه گوگل]اسکیزوفرنی به عنوان یک روان پریشی عملکردی و شخصیت تقسیم شده به عنوان یک روان رنجوری هیستریک تجزیه ای طبقه بندی می شود، به همان اندازه که التهاب لوزه و آپاندیسیت متفاوت است
[ترجمه ترگمان]Schizophrenia به عنوان یک جنون کارکردی طبقه بندی می شود و شخصیت را به عنوان a عصبی روان نژندی طبقه بندی می کند که با as و appendicitis متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Schizophrenia and related disorders are among the most disabling of mental illnesses.
[ترجمه گوگل]اسکیزوفرنی و اختلالات مربوط به آن از ناتوان کننده ترین بیماری های روانی هستند
[ترجمه ترگمان]اختلالات روانی و اختلالات مربوط به بیماری ها از جمله the بیماری های روانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He suffered from dementia and schizophrenia.
[ترجمه گوگل]او از زوال عقل و اسکیزوفرنی رنج می برد
[ترجمه ترگمان]او از جنون و شیزوفرنی رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thus diseases like diabetes, schizophrenia, and obesity were rare in the developed world by 20
[ترجمه گوگل]بنابراین بیماری هایی مانند دیابت، اسکیزوفرنی و چاقی در جهان توسعه یافته تا 20 سالگی نادر بودند
[ترجمه ترگمان]بنابراین بیماری هایی مثل دیابت، اسکیزوفرنی و چاقی در جهان توسعه یافته ۲۰ مورد نادر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some people are born with a predisposition to schizophrenia, he says.
[ترجمه گوگل]او می گوید برخی از افراد با استعداد اسکیزوفرنی متولد می شوند
[ترجمه ترگمان]او می گوید که برخی افراد مستعد اسکیزوفرنی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is an intentionally achieved schizophrenia, with the expectation of a spontaneous remission-which, how-ever, does not always follow.
[ترجمه گوگل]این یک اسکیزوفرنی عمدی به دست آمده، با انتظار بهبودی خود به خودی است - که، اما، همیشه به دنبال آن نیست
[ترجمه ترگمان]این یک بیماری است که به طور عمدی به شیزوفرنی می رسد، با این امید که بهبود خود به خود - که، چگونه - همیشه، همیشه از آن پیروی نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Schizophrenia was not a word I tossed around about Clarisa, though I knew that was what she suffered from.
[ترجمه گوگل]اسکیزوفرنی کلمه ای نبود که در مورد کلاریسا به زبان بیاورم، اگرچه می دانستم که او از این رنج رنج می برد
[ترجمه ترگمان]هرچند می دانستم این چیزی است که او از آن رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Women with infectious hepatitis or schizophrenia have slightly more daughters than sons.
[ترجمه گوگل]زنان مبتلا به هپاتیت عفونی یا اسکیزوفرنی، اندکی بیشتر از پسران دختر دارند
[ترجمه ترگمان]زنانی که دارای هپاتیت و یا schizophrenia عفونی هستند نسبت به پسران کمی بیشتر دختر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Susan had a mental breakdown and was diagnosed with schizophrenia.
[ترجمه گوگل]سوزان دچار اختلال روانی شد و تشخیص داده شد که به اسکیزوفرنی مبتلا است
[ترجمه ترگمان]سوزان یک شکست ذهنی داشت و مبتلا به شیزوفرنی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have suggested possible clinical connection with labile behavior in schizophrenia and disordered motor activity in Parkinsonian patients.
[ترجمه گوگل]آنها ارتباط بالینی احتمالی را با رفتار ناپایدار در اسکیزوفرنی و اختلال در فعالیت حرکتی در بیماران پارکینسونی پیشنهاد کرده‌اند
[ترجمه ترگمان]آن ها ارتباط بالینی احتمالی با رفتار labile در شیزوفرنی و فعالیت موتور نامنظم در بیماران parkinsonian را پیشنهاد کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The result was either docile acquiescence to the hegemony of bourgeois culture or schizophrenia.
[ترجمه گوگل]نتیجه یا رضایت مطیع هژمونی فرهنگ بورژوایی یا اسکیزوفرنی بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه آن یا تسلیم مطیع به استیلای فرهنگ بورژوا و یا schizophrenia بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنون جوانی (اسم)
dementia praecox, schizophrenia

انگلیسی به انگلیسی

• (psychology) severe psychotic disorder characterized by psychosis (also characterized by agitation, catatonia, confusion, hallucinations, unusual behavior and extensive withdrawal); insulting term for a condition characterized by conflicting behavior or attitudes; term used in an informal manner to indicate a split personality (slang)
schizophrenia is a serious mental illness that prevents people from relating their thoughts and feelings to what is happening around them.

پیشنهاد کاربران

۱. ( روانپزشکی ) اسکیزوفرنی ۲. دوگانگی. رفتار دوگانه
مثال:
Doctors diagnosed him with schizophrenia.
دکترها برای او اکسیزوفرنی تشخیص دادند.
دکترها تشخیص دادند که او اکسیزوفرنی دارد.
اسکیزوفرنی ( اختلال روان گسیختگی ) schizophrenic disorders
اسکیزوفرنی گروهی از اختلالات روانی شامل انواع اسکیزوفرنی کاتاتونیک ، پارانویید، آشفته ، تمایزنیافته و باقیمانده . واژه �اسکیزو� به معنی گسیختگی است و �فرنی� نیز به ذهن و روان اشاره دارد. اسکیزوفرنی اغلب به اختلال گسیختگی شخصیتی اشاره دارد، زیرا افکار و احساسات فرد مبتلا به این عارضه دارای ارتباط منطقی و معمول با یکدیگر نیستند. فرد مبتلا قادر نیست تخیلات خود را از واقعیت افتراق دهد و بنابراین رفتاری غیرمنطقی و غیرعادی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

[پزشکی] روان گسیختگی: اختلال روانی شدید همراه با تظاهرات جنون، هذیان، توهم و رفتارهای نامانوس
روان گسیختگی، اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی یک اختلال روانی است که با دوره های مداوم یا عودکننده روان پریشانه مشخص می شود. علائم اصلی شامل توهم ( غالبا توهم شنیداری ) ، هذیان و اختلال تفکر است.
schizophrenia
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Schizophrenia
schizophrenia ( روان شناسی )
واژه مصوب: روان گسیختگی
تعریف: نوعی اختلال روان پریشانه با علائمی نظیر رفتار و واکنش هیجانی و آشفتگی فکر
اسکیزوفرنی
بیماری ای که در آن طرز فکر شما و احساسی که در حال حاضر دارید، ارتباطی با چیزی که واقعا دارد اتفاق میفتد ندارد که منجر به کناره کشی فرد از واقعیت و روابط شخصی میشود
روان پریشی

بپرس