schistosomiasis


(پزشکی - بیماری نواحی حاره که در اثر کرمک های شیستوزوم ایجاد می شود) شیستوزومیازیس، آلودگی به شیستوزوم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a chronic, usu. tropical disease caused by an infestation of certain worm parasites, and producing disorders of the liver, bladder, lungs, or central nervous system.

جمله های نمونه

1. Schistosomiasis is prevalent and water hyacinths have spread throughout the canal system.
[ترجمه گوگل]شیستوزومیازیس شایع است و سنبل آبی در سراسر سیستم کانال پخش شده است
[ترجمه ترگمان]Schistosomiasis رایج است و hyacinths آب در سراسر سیستم کانال پخش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Schistosomiasis is one of the most important zoonoses in the world, and severely debilitate people and animal's health.
[ترجمه گوگل]شیستوزومیازیس یکی از مهم ترین بیماری های مشترک بین انسان و دام در جهان است که سلامت انسان و حیوانات را به شدت تضعیف می کند
[ترجمه ترگمان]Schistosomiasis یکی از مهم ترین zoonoses در جهان است و به شدت به مردم و سلامت حیوانات آسیب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Schistosomiasis is a chronic, parasitic disease caused by blood flukes (trematode worms) of the genus Schistosoma.
[ترجمه گوگل]شیستوزومیازیس یک بیماری مزمن و انگلی است که توسط فلوک های خونی (کرم های ترماتود) از جنس شیستوزوما ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]Schistosomiasis یک بیماری مزمن و انگلی است که ناشی از دنباله های خون (کرم trematode)از جنس Schistosoma است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cyclosporin A produced protective effects against mouse Schistosomiasis japonica in several ways.
[ترجمه گوگل]سیکلوسپورین A اثرات محافظتی در برابر شیستوزومیازیس ژاپنی موش به طرق مختلف ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]Cyclosporin A اثرات حفاظتی تولید شده بر ضد mouse mouse را به چند روش نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Schistosomiasis is an important helminthic disease of human being and animals in the world.
[ترجمه گوگل]شیستوزومیازیس یک بیماری کرمی مهم انسان و حیوانات در جهان است
[ترجمه ترگمان]Schistosomiasis یک بیماری helminthic مهم در مورد انسان و حیوان در جهان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Schistosomiasis vaccine is an important long - term strategy in the control of infection and transmission of Schistosoma.
[ترجمه گوگل]واکسن شیستوزومیازیس یک استراتژی بلند مدت مهم در کنترل عفونت و انتقال شیستوزوم است
[ترجمه ترگمان]واکسن Schistosomiasis یک استراتژی بلند مدت در کنترل عفونت و انتقال of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Village doctor, 5 Died of hepatocirrhosis caused by Schistosomiasis.
[ترجمه گوگل]دکتر روستایی، 5 نفر بر اثر سیروز کبدی ناشی از شیستوزومیازیس فوت کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک دهکده، ۵ تن از hepatocirrhosis ناشی از Schistosomiasis تن را اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Victims of schistosomiasis snail - fever, suffer chronic diarrhoea, fatigue and fever.
[ترجمه گوگل]قربانیان شیستوزومیازیس حلزون - تب، از اسهال مزمن، خستگی و تب رنج می برند
[ترجمه ترگمان]قربانیان تب حلزون حلزون از اسهال مزمن، خستگی و تب رنج می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Schistosomiasis, or bilharzia, is a parasitic disease caused by trematode flatworms of the genus Schistosoma.
[ترجمه گوگل]شیستوزومیازیس یا بیلارزیا یک بیماری انگلی است که توسط کرم‌های مسطح ترماتود از جنس شیستوزوما ایجاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]Schistosomiasis یا bilharzia یک بیماری انگلی است که توسط trematode flatworms از جنوس Schistosoma ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most heterogeneous diseases include schistosomiasis (bilharzia), HIV/AIDS and malaria, for which one-fifth of the population is responsible for more than 80 per cent of disease transmission.
[ترجمه گوگل]ناهمگن ترین بیماری ها عبارتند از شیستوزومیازیس (بیلارزیا)، HIV/AIDS و مالاریا، که یک پنجم جمعیت مسئول بیش از 80 درصد از انتقال بیماری هستند
[ترجمه ترگمان]The بیماری عبارتند از schistosomiasis (bilharzia)، HIV \/ AIDS و مالاریا، که یک پنجم جمعیت مسئول بیش از ۸۰ درصد انتقال بیماری هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Each year, 280,000 people die of schistosomiasis, also known as bilharzia or snail fever.
[ترجمه گوگل]سالانه 280000 نفر بر اثر شیستوزومیازیس که به نام بیلهارزیا یا تب حلزونی نیز شناخته می شود، می میرند
[ترجمه ترگمان]هر سال ۲۸۰،۰۰۰ تن از مردم of از schistosomiasis که به as یا snail معروف است می میرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The classic sign of urogenital schistosomiasis is haematuria (blood in urine).
[ترجمه گوگل]علامت کلاسیک شیستوزومیازیس ادراری تناسلی، هماچوری (خون در ادرار) است
[ترجمه ترگمان]علامت کلاسیک ادراری (ادراری)haematuria (خون در ادرار)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To establish the ICOS transgenic mice schistosomiasis japonica model and to observe the immune response and immunopathology of the model.
[ترجمه گوگل]هدف: ایجاد مدل شیستوزومیازیس ژاپنی موش های تراریخته ICOS و مشاهده پاسخ ایمنی و آسیب شناسی ایمنی مدل
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد مدل ICOS mice transgenic schistosomiasis و مشاهده پاسخ ایمنی و immunopathology مدل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is, it is clear, more than one way to make a vaccine against schistosomiasis.
[ترجمه گوگل]واضح است که بیش از یک راه برای ساخت واکسن علیه شیستوزومیازیس وجود دارد
[ترجمه ترگمان]واضح است که بیش از یک راه برای ساختن واکسن علیه schistosomiasis وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (medicine) infection caused by parasitic bacteria from the genus schistosoma (causes anemia, pain, and organ malfunction)

پیشنهاد کاربران

پیشوندی است به معنای صفرا یا زرداب که با کلمات دیگر ترکیب می شود
( این اصطلاح تخصصی مربوط به رشته پزشکی است )

بپرس