schist

/ˈʃɪst//ʃɪst/

معنی: شیست متورق
معانی دیگر: (سنگ شناسی) شیست، اردوال، shist مع

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several metamorphic rocks made up of thin, roughly parallel mineral layers that split easily.

جمله های نمونه

1. The main rock types include granulitite, mica schist, epidote-plagioclase amphibolite, itabirite and marble.
[ترجمه گوگل]انواع سنگ های اصلی شامل گرانولیت، شیست میکا، آمفیبولیت اپیدوت-پلاژیوکلاز، ایتابیریت و مرمر است
[ترجمه ترگمان]انواع سنگ اصلی شامل granulitite، schist میکا، epidote - plagioclase، itabirite و مرمر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The pyroclastic rock fragments comprise quartzite, schist, gneiss, basalt, andesite, rhyolite and quartz.
[ترجمه گوگل]قطعات سنگ آذرآواری شامل کوارتزیت، شیست، گنیس، بازالت، آندزیت، ریولیت و کوارتز است
[ترجمه ترگمان]قطعات سنگی pyroclastic شامل quartzite، schist، gneiss، بازالت، andesite، rhyolite و کوارتز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Schist, a metamorphic rock, contains mineral crystals that can be seen by the naked eye.
[ترجمه گوگل]شیست، یک سنگ دگرگونی، حاوی کریستال های معدنی است که با چشم غیر مسلح قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]schist، یک سنگ metamorphic حاوی بلوره ای معدنی است که با چشم غیر مسلح دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The talc - schist, talcmarble and biotite - schist are the most favourable hosting rocks to mineralization.
[ترجمه گوگل]تالک شیست، تالک مرمر و بیوتیت شیست مطلوب ترین سنگ های میزبان برای کانی سازی هستند
[ترجمه ترگمان]سنگ talc، talcmarble، talcmarble و biotite بیش ترین مطلوبیت را برای کانی سازی برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That suit of schist contans a large number of abundant aluminium mineral: staurolite, almandine and biotite, so the primitive is mostly clayrock.
[ترجمه گوگل]این لباس شیست حاوی تعداد زیادی کانی آلومینیوم فراوان است: استارولیت، آلماندین و بیوتیت، بنابراین ماده اولیه عمدتاً سنگ رسی است
[ترجمه ترگمان]این روش برای schist تعداد زیادی از مواد معدنی غنی از آلومینیوم است: staurolite، almandine و biotite، بنابراین بدوی عمدتا clayrock است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lithology of B petrofabric is schist interlated with marble, quartzite.
[ترجمه گوگل]سنگ شناسی پتروفبر B شیست با سنگ مرمر، کوارتزیت در هم آمیخته است
[ترجمه ترگمان]The B petrofabric schist interlated با سنگ مرمر، quartzite است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The middle Proterozoic crystalline schist series in the Panzhihua - Xichang region has undergone progressive regional metamorphism.
[ترجمه گوگل]سری شیست کریستالی پروتروزوییک میانی در منطقه Panzhihua - Xichang دچار دگرگونی پیشرونده منطقه ای شده است
[ترجمه ترگمان]مجموعه schist بلوری middle در منطقه Panzhihua - Xichang در منطقه progressive regional قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The terroir of rocky clay limestone soil with schist, and a typically Mediterranean climate.
[ترجمه گوگل]ترویر خاک آهکی رسی سنگی با شیست و آب و هوای معمولی مدیترانه ای
[ترجمه ترگمان]The خاک سنگ آهک خاک رس سنگی با سنگ لوح و آب و هوای مدیترانه ای معمول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The minerals are disseminated in the schist and hornfelsed schist near the dolerite contact.
[ترجمه گوگل]کانی ها در شیست و شیست هورنفلس در نزدیکی تماس دولریت منتشر می شوند
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی در the و schist در نزدیکی سطح تماس dolerite توزیع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They are in fact metamorphosed rocks, predominantly schist, amphibolites, granites and sand stones and Muruwa Precambrian.
[ترجمه گوگل]آنها در واقع سنگهای دگرگون شده، عمدتاً شیست، آمفیبولیت، گرانیت و سنگ ماسه و مورووا پرکامبرین هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حقیقت سنگ های metamorphosed، predominantly، amphibolites، granites، stones و sand Precambrian هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Maoduqing gold deposit occurred in the green schist and marble stratum belt of paleoprotozoic Inner Mongolia.
[ترجمه گوگل]ذخایر طلای Maoduqing در شیست سبز و کمربند لایه مرمری مغولستان داخلی پالئوپروتوزوییک رخ داده است
[ترجمه ترگمان]کانسار طلای Maoduqing در کمربند سبز و کمربند لایه مرمر مغولستان مرکزی رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Near the waterline, the rushing waters have polished the schist to gunmetal, and carved it into fantastic flutes and chambers.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی خط آب، آب‌های خروشان شیست را به فلز تفنگ صیقل داده‌اند و آن را به صورت فلوت‌ها و اتاق‌های خارق‌العاده تراشیده‌اند
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی سطح آب، آب های خروشان the را با schist صیقل می دهند و در فلوت و فلوت جادویی حک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The rocks from the Group Complex have been highly metamorphosed into the green schist facies.
[ترجمه گوگل]سنگ های مجموعه گروه به شدت در رخساره های شیست سبز دگرگون شده اند
[ترجمه ترگمان]سنگ ها از مجتمع گروه به شدت به نمودار رخساره های سبز تبدیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Early ductile deformation is characterized by dislocation glide, twinning displacement and recrystallization, forming schist and mylonite.
[ترجمه گوگل]تغییر شکل شکل پذیر اولیه با سر خوردن دررفتگی، جابجایی دوقلویی و تبلور مجدد، تشکیل شیست و میلونیت مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل چکش خواری اولیه با جابجایی نابجایی، جابجایی چرخشی و recrystallization، تشکیل schist و mylonite مشخص می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Ore - forming materials of galena are from country rocks, that is biotite schist and garnet biotite schist.
[ترجمه گوگل]مواد معدنی گالن از سنگهای روستایی یعنی بیوتیت شیست و بیوتیت شیست گارنت می باشد
[ترجمه ترگمان]مواد تشکیل دهنده سنگ of از صخره های کشور هستند که دارای schist biotite و schist biotite می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شیست متورق (اسم)
schist

تخصصی

[عمران و معماری] شیست - سنگ لوح - اردوال - پلمه سنگ
[نفت] شیست

انگلیسی به انگلیسی

• any metamorphic crystalline rock that can be easily split into layers

پیشنهاد کاربران

بپرس