1. Much of the blame for the schism is generally attributed to Nikon, the overbearing prelate elevated to the Patriarchate in 165
[ترجمه گوگل]بیشتر تقصیرهای این انشقاق عموماً به نیکون نسبت داده می شود، پیشوای مستبدی که در سال 165 به ایلخانی ارتقا یافت
[ترجمه ترگمان]بیشتر موارد سرزنش ناشی از اختلاف عموما به نیکون نسبت داده می شود، یک روحانی بزرگ که در ۱۶۵ مورد به سمت اسقفی اعظم منصوب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There is a very real schism in the motorcycling community between people who ride Harleys and those who don't.
[ترجمه گوگل]یک شکاف بسیار واقعی در جامعه موتورسواری بین افرادی که هارلی سوار می شوند و کسانی که سوار نمی شوند وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک تفرقه بسیار واقعی در جامعه موتورسواری بین افرادی وجود دارد که دوچرخه سواری می کنند و کسانی که این کار را نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. However, an anticipated schism in party ranks failed to materialize.
[ترجمه گوگل]با این حال، شکاف پیش بینی شده در صفوف حزب محقق نشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک تفرقه پیش بینی شده در صفوف حزب نتوانست تحقق یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Worse, because once again the great racial schism in this country has been laid bare.
[ترجمه گوگل]بدتر از آن، زیرا یک بار دیگر شکاف بزرگ نژادی در این کشور آشکار شده است
[ترجمه ترگمان]بدتر از همه، زیرا یک بار دیگر از این کشور که این کشور ما را به هم پیوند می دهد لخت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. There was now schism in Cologne as well as Mainz.
[ترجمه گوگل]اکنون در کلن و همچنین ماینتس انشقاق وجود داشت
[ترجمه ترگمان]اینک تفرقه در کولونی و ماینتس وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gradually I adjusted to the inner schism.
[ترجمه گوگل]کم کم با شکاف درونی سازگار شدم
[ترجمه ترگمان]به تدریج با تفرقه درونی آشنا شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The issues on which the schism turned have often seemed to Western scholars so insignificant as to be almost laughable.
[ترجمه گوگل]مسائلی که این انشعاب به آن توجه داشت، اغلب از نظر دانشمندان غربی آنقدر بی اهمیت به نظر می رسید که تقریباً خنده دار است
[ترجمه ترگمان]موضوعاتی که در آن ها تفرقه باعث شد اندیشمندان غربی آن قدر ناچیز جلوه کنند که به نظر خنده دار نمی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The Schism, we may say, tragically helped to polarise increasingly strong nationalist attitudes towards the war.
[ترجمه گوگل]ممکن است بگوییم که انشعاب به طور غم انگیزی به قطبی شدن نگرش های ملی گرایانه قوی نسبت به جنگ کمک کرد
[ترجمه ترگمان]ممکن است بگوییم که دودستگی به طور غم انگیزی باعث ایجاد نگرش های ملی گرایانه قوی نسبت به جنگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The Labour Party, riven by schism and self-doubt, seemed in long-term, inexorable decline, for sociological as well as ideological reasons.
[ترجمه گوگل]به نظر میرسد که حزب کارگر، که در اثر شکاف و شک و تردید به خود متلاشی شده است، به دلایل جامعهشناختی و همچنین ایدئولوژیک، در حال افول طولانیمدت و غیرقابل اجتناب است
[ترجمه ترگمان]حزب کارگر، که با اختلاف و self از هم پاشید، به دلایل ایدئولوژیک، و به دلایل ایدئولوژیک، در دوران بلند مدت به نظر رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It seems that there is a schism in the ruling party over the plan.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد در حزب حاکم بر سر این طرح انشعاب به وجود آمده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که یک تفرقه در حزب حاکم بر سر این طرح وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It is a schism which may have contributed to the stalled development of GaAs as an alternative in digital technology.
[ترجمه گوگل]این شکافی است که ممکن است به توسعه متوقف شده GaAs به عنوان جایگزینی در فناوری دیجیتال کمک کرده باشد
[ترجمه ترگمان]این یک انشعاب است که ممکن است منجر به توسعه stalled GaAs به عنوان جایگزینی در فن آوری دیجیتال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The letter provided further evidence of the widening schism between the church and Downing Street.
[ترجمه گوگل]این نامه شواهد بیشتری از شکاف گسترده بین کلیسا و خیابان داونینگ ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]این نامه حاوی شواهد بیشتری در مورد جدایی فزاینده بین کلیسا و خیابان داونینگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In 1378 a schism, occasioned by a double election to the papacy, split the western Church.
[ترجمه گوگل]در سال 1378 یک انشقاق که به دلیل انتخابات مضاعف برای پاپ رخ داد، کلیسای غربی را شکافت
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۳۷۸، به علت اختلاف دو جانبه با دستگاه پاپی، کلیسای غربی را از هم جدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In 182 a fierce schism had shaken the Quaker community.
[ترجمه گوگل]در سال 182 یک انشقاق شدید جامعه کواکر را تکان داد
[ترجمه ترگمان]این مساله که ما را به کلی از هم جدا کرده بود، جامعه کوی کر را از هم جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید