sceptre

/ˈseptər//ˈseptə/

معنی: قدرت یا اقتدار سلطنتی، عصای سلطنتی، گرزه
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: scepter، چوگان سلطنت، توانایی، اقتدار

جمله های نمونه

1. The sceptre is the king's badge of office.
[ترجمه گوگل]عصا نشان سلطنت پادشاه است
[ترجمه ترگمان]عصای پادشاهی نشان پادشاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The sceptre is an attribute of kingly power.
[ترجمه گوگل]عصا صفت قدرت پادشاهی است
[ترجمه ترگمان]عصای سلطنت نشانه قدرت شاهوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A sceptre is one of the attributes of a king.
[ترجمه گوگل]عصا یکی از صفات پادشاه است
[ترجمه ترگمان]عصای سلطنت یکی از صفات پادشاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Sceptre 40and 505 are a mix of sable and synthetic providing a long-life brush of high quality.
[ترجمه گوگل]Scepter 40 و 505 ترکیبی از سمور و مصنوعی هستند که یک برس با عمر طولانی با کیفیت بالا ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]sceptre ۴۰ و ۲۵۶ ترکیبی از پوست سمور و مصنوعی هستند که یک برس عمر طولانی با کیفیت بالا فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In his four hands he holds a sceptre, a string of beads, a bow and a book of scripture.
[ترجمه گوگل]او در چهار دست خود یک عصا، یک رشته مهره، یک کمان و یک کتاب مقدس دارد
[ترجمه ترگمان]در چهار دست خود یک عصای سلطنت، یک رشته تسبیح، یک کمان و یک کتاب مقدس در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ju-i sceptre Used by the highest deity in heaven, its head is formed into the shape of a cloud.
[ترجمه گوگل]عصای Ju-i که توسط بالاترین خدای بهشت ​​استفاده می شود، سر آن به شکل ابر است
[ترجمه ترگمان]من عصای سلطنتی را که در آسمان، در آسمان است و به شکل یک ابر شکل می گیرد، استفاده می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To him it appeared as a sceptre, not as a sword, and perhaps he took this as a sign.
[ترجمه گوگل]در نظر او به صورت عصا جلوه کرد، نه شمشیر، و شاید او این را نشانه ای دانست
[ترجمه ترگمان]به نظر او مثل یک عصا بود، نه به عنوان یک شمشیر و شاید هم این را به عنوان یک نشانه تلقی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The crown and sceptre of Queen Isabella I, on display at a museum in Granada.
[ترجمه گوگل]تاج و عصای ملکه ایزابلا اول در موزه ای در گرانادا به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]تاج و تخت ملکه ایزابلا یکم در نمایشگاهی در غرناطه به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Seven who hold the sceptre shall perish, one of them being canonised. The bellies of mothers shall be cut open, and babies will be born prematurely.
[ترجمه گوگل]هفت نفر از کسانی که عصا را در دست دارند هلاک می شوند و یکی از آنها مقدس می شود شکم مادران باز شود و نوزادان نارس به دنیا بیایند
[ترجمه ترگمان]هفت نفر که چوب را نگه می دارند نابود خواهند شد، یکی از آن ها canonised است شکم مادرها باز می شود و بچه ها زودتر به دنیا می آیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our flag sceptre all who meet obey.
[ترجمه گوگل]عصای پرچم ما همه کسانی که ملاقات می کنند اطاعت می کنند
[ترجمه ترگمان]پرچم ما همه کسانی است که باید اطاعت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The crown is yours in majesty and the sceptre is yours in glory.
[ترجمه گوگل]تاج در عظمت و عصا در جلال مال توست
[ترجمه ترگمان]تاج مال شماست، عالیجناب و عصای پادشاهی برای شما افتخاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sceptre shall not depart from Judah, nor a lawgiver from between his feet, until Shiloh come; and unto him shall the gathering of the people be.
[ترجمه گوگل]عصا از یهودا دور نخواهد شد و قانونگذار از میان پاهای او تا زمانی که شیلو بیاید و اجتماع مردم نزد او خواهد بود
[ترجمه ترگمان]عصای شاهی از یهودا و a از میان پاهای او بیرون نخواهد رفت، تا وقتی که Shiloh بیاید، و او را جمع و جور کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Seven who hold the sceptre shall perish, one of them being canonised.
[ترجمه گوگل]هفت نفر از کسانی که عصا را در دست دارند هلاک می شوند و یکی از آنها مقدس می شود
[ترجمه ترگمان]هفت نفر که چوب را نگه می دارند نابود خواهند شد، یکی از آن ها canonised است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The queen's regalia at her coronation included her crown and sceptre.
[ترجمه گوگل]افتخارات ملکه در مراسم تاجگذاری شامل تاج و عصای سلطنتی او بود
[ترجمه ترگمان]لباس رسمی ملکه در تاج گذاری تاج و تاج او بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قدرت یا اقتدار سلطنتی (اسم)
scepter, sceptre

عصای سلطنتی (اسم)
scepter, sceptre

گرزه (اسم)
scepter, sceptre

انگلیسی به انگلیسی

• staff, royal baton; symbol of royalty or authority (alternate spelling for sceptre)
a sceptre is an ornamental rod that a king or queen carries as a symbol of his or her power on some ceremonial occasions.

پیشنهاد کاربران

بپرس