scepticism

/ˈskeptɪsɪzəm//ˈskeptɪsɪzəm/

مذهب شکاکیون

جمله های نمونه

1. Scepticism and trust are not necessarily incompatible.
[ترجمه نرگس] شک و اعتماد لزوما ناسازگار نستند
|
[ترجمه گوگل]تردید و اعتماد لزوماً ناسازگار نیستند
[ترجمه ترگمان]اعتماد و اعتماد ضرورتا ناسازگار نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My initial scepticism was replaced with respectful admiration.
[ترجمه گوگل]بدبینی اولیه من با تحسین محترمانه جایگزین شد
[ترجمه ترگمان]شک و بدبینی اولیه من با تحسین آمیخته به احترام جایگزین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their claim is being treated with some scepticism in UN.
[ترجمه گوگل]ادعای آنها در سازمان ملل با شک و تردید برخورد می شود
[ترجمه ترگمان]این ادعا با بدبینی در سازمان ملل برخورد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The company's environmental claims have been greeted/regarded/treated with scepticism by conservationists.
[ترجمه گوگل]ادعاهای زیست محیطی این شرکت توسط حافظان محیط زیست مورد استقبال/توجه/با شک و تردید قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]ادعاهای زیست محیطی این شرکت با شک و تردید طرفداران حفظ محیط زیست مورد استقبال قرار گرفته و مورد توجه قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This theory was initially received with great scepticism by her fellow scientists.
[ترجمه گوگل]این نظریه در ابتدا با شک و تردید زیادی توسط دانشمندان همکار او پذیرفته شد
[ترجمه ترگمان]این نظریه در ابتدا با بدبینی بزرگ دانشمندان همکارش مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was considerable scepticism about the Chancellor's forecast of a booming economy.
[ترجمه گوگل]شک و تردیدهای قابل توجهی در مورد پیش بینی صدراعظم از رشد اقتصادی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]تردیدهای قابل توجهی در مورد پیش بینی وزیر اقتصاد در حال ترقی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Other scientists have expressed scepticism about these results.
[ترجمه گوگل]دانشمندان دیگر نسبت به این نتایج ابراز تردید کرده اند
[ترجمه ترگمان]دانشمندان دیگر نسبت به این نتایج بدبینی خود را ابراز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He expressed a great deal of scepticism about the value of psychoanalysis.
[ترجمه گوگل]او نسبت به ارزش روانکاوی تردید زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]او نسبت به ارزش روان کاوی بسیار بدبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She has a healthy scepticism towards the claims in the company's report.
[ترجمه گوگل]او نسبت به ادعاهای موجود در گزارش شرکت شک و تردید سالمی دارد
[ترجمه ترگمان]او نسبت به ادعاها در گزارش شرکت بدبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He found in Byers a bracing scepticism like his own.
[ترجمه گوگل]او در بایرز شک و تردیدی مانند شک و تردید خود را یافت
[ترجمه ترگمان]خودش هم مثل خودش هم شک و شک و شک و شک و شک پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His scepticism and irony make his musings palatable to a Western ear.
[ترجمه گوگل]بدبینی و کنایه او تفکرات او را برای گوش غربی ها خوشایند می کند
[ترجمه ترگمان]بدبینی و کنایه او تفکرات خود را برای یک گوش غرب خوشایند می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. By the early 1930s scepticism with liberal democracy was widespread.
[ترجمه گوگل]در اوایل دهه 1930، شک و تردید نسبت به لیبرال دموکراسی گسترده بود
[ترجمه ترگمان]در اوایل دهه ۱۹۳۰، بدبینی در مورد دموکراسی لیبرال بسیار گسترده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Such assertions have to be viewed with some scepticism.
[ترجمه گوگل]به چنین اظهاراتی باید با کمی شک و تردید نگریست
[ترجمه ترگمان]چنین اظهاراتی باید با بدبینی در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That probably accounts for some of the scepticism after the decision to ape stock market precedent and end business barriers between underwriters.
[ترجمه گوگل]این احتمالاً دلیل برخی از تردیدها پس از تصمیم به پیشینه بازار سهام و پایان دادن به موانع تجاری بین پذیره نویسان است
[ترجمه ترگمان]این موضوع احتمالا برای برخی از تردیدهایی پس از تصمیم گیری در مورد سابقه بازار سهام میمون و پایان دادن به موانع تجاری بین بیمه گران وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Like policemen, they have a hardened scepticism about humanity.
[ترجمه گوگل]آنها نیز مانند پلیس ها نسبت به انسانیت بدبین هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها مانند ماموران پلیس نسبت به انسانیت دچار تردید شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• tendency to doubt, tendency to hesitate
scepticism is doubt about something.

پیشنهاد کاربران

تردید
بدبینی، شکاکیت، دودلی، شک گرایی
شکاکیت باوری
شکاکیت
شک، دو دلی
شکّ آوری
شکاک
An attitude of doubting that particular claims are true or that sth will happen
شک گرایی

بپرس