sceptic

/ˈskeptɪk//ˈskeptɪk/

معنی: شکاک، پیرو فلسفه بدبینی، ادم بدبین، شکاک
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: skeptic، skeptic : شکاک، سوفسطایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: variant of skeptic.

جمله های نمونه

1. The empirical sceptic appropriately responds: how do you know?
[ترجمه گوگل]شکاک تجربی به درستی پاسخ می دهد: از کجا می دانید؟
[ترجمه ترگمان]شکاک تجربی به درستی پاسخ می دهد: شما از کجا می دانید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. You may be a sceptic and put it down to life's inequalities.
[ترجمه گوگل]ممکن است شکاک باشید و آن را به نابرابری های زندگی بسپارید
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است شکاک باشید و آن را به نابرابری های زندگی منتقل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The government must still convince the sceptic that its policy will work.
[ترجمه گوگل]دولت همچنان باید شکاکان را متقاعد کند که سیاستش جواب می دهد
[ترجمه ترگمان]دولت باید هنوز شکاک را متقاعد کند که سیاست آن کار خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is a sceptic about the dangers of global warming.
[ترجمه گوگل]او نسبت به خطرات گرمایش جهانی بدبین است
[ترجمه ترگمان]او یک شکاک در مورد خطرات گرم شدن جهانی هوای کره زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It maintains that what the sceptic takes to be his strength is in fact his weakness.
[ترجمه گوگل]معتقد است آنچه شکاک به عنوان نقطه قوت خود در نظر می گیرد در واقع نقطه ضعف اوست
[ترجمه ترگمان]او مدعی است که آنچه شکاک به قدرت او نیاز دارد در حقیقت ضعف او است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has been a sceptic in all of his previous incarnations.
[ترجمه گوگل]او در تمام تجسم های قبلی خود یک شکاک بوده است
[ترجمه ترگمان]در همه تصورات قبلی او یک شکاک بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One such sceptic, a certain Montgomery, is likened to a prickly housemaid.
[ترجمه گوگل]یکی از این افراد بدبین، مونتگومری خاص، به یک خدمتکار خانه خاردار تشبیه شده است
[ترجمه ترگمان]یکی از این سوفسطایی، موسوم به مونتگومری، به خدمتکار prickly شباهت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Why did I introduce myself as a sceptic about values but not about facts?
[ترجمه گوگل]چرا خودم را به عنوان یک شکاک در مورد ارزش ها معرفی کردم اما در مورد حقایق نه؟
[ترجمه ترگمان]چرا من خودم را یک شکاک در مورد ارزش ها معرفی کردم اما نه در مورد حقایق؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am a born sceptic.
[ترجمه گوگل]من یک بدبین هستم
[ترجمه ترگمان]من یک شکاک متولد شده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Any self-respecting sceptic might be tempted . . . It's certainly easy to be sceptical about the Earth Summit.
[ترجمه گوگل]هر شکاکی که به خود احترام می گذارد ممکن است وسوسه شود شک و تردید در مورد نشست زمین مطمئناً آسان است
[ترجمه ترگمان]هر فرد شکاک که به خود احترام می گذارد ممکن است وسوسه شود قطعا در مورد اجلاس زمین شکاک بودن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But he's a dual personality, sceptic and optimist in one.
[ترجمه گوگل]اما او یک شخصیت دوگانه، شکاک و خوش بین است
[ترجمه ترگمان]اما او یک شخصیت دوگانه است، شکاک و خوش بین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sceptic: The stars and stripes appears to be the wind, which is impossible without an atmosphere.
[ترجمه گوگل]شکاک: ستاره ها و راه راه ها به نظر باد هستند که بدون جو غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]sceptic: ستاره ها و stripes به نظر باد، که بدون اتمسفر غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She a sceptic and deeper thinker and likes to judge by intuition.
[ترجمه گوگل]او متفکری بدبین و عمیق تر است و دوست دارد با شهود قضاوت کند
[ترجمه ترگمان]او یک متفکر شکاک و عمیق تر است و دوست دارد با شهود قضاوت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This said, the man before us is a sceptic in the original sense.
[ترجمه گوگل]این گفته، مردی که پیش از ماست، به معنای اصلی شکاک است
[ترجمه ترگمان]این مرد گفت: این مرد پیش از ما یک سوفسطایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Perhaps he is a climate sceptic – I have no idea.
[ترجمه گوگل]شاید او یک شکاک به آب و هوا باشد - من نمی دانم
[ترجمه ترگمان]شاید او یک شکاک آب و جو است - من هیچ نظری ندارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکاک (اسم)
sceptic, skeptic

پیرو فلسفه بدبینی (اسم)
sceptic, skeptic

ادم بدبین (اسم)
sceptic, skeptic

شکاک (صفت)
acatalectic, sceptic, show-me, skeptic

انگلیسی به انگلیسی

• doubtful, hesitant, skeptical
a sceptic is a person who has doubts about things that other people believe.

پیشنهاد کاربران

۱. شکاک ۲. شک اندیش. شک پیشه
مثال:
So do not be among the sceptics.
و در زمره ی شکاکان نباش.
�فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ�
sceptic
skeptic
هردو املا صحیح است ✅

بپرس