scattergun

جمله های نمونه

1. Let's do this at one go, not scattergun!
[ترجمه گوگل]بیایید این کار را یکجا انجام دهیم، نه تفنگ پراکنده!
[ترجمه ترگمان]بیا بریم این کار رو انجام بدیم، نه scattergun
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They advocated a scattergun approach of posting dozens of letters.
[ترجمه گوگل]آنها از یک رویکرد تفنگ پراکنده برای ارسال ده ها نامه حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از رویکرد scattergun برای ارسال تعداد زیادی نامه استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. But there are growing concerns that this scattergun approach may be creating bubbles in some markets.
[ترجمه گوگل]اما نگرانی های فزاینده ای وجود دارد که این رویکرد تفنگ پراکنده ممکن است در برخی بازارها حباب ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]اما نگرانی هایی در حال رشد وجود دارد که این رویکرد scattergun ممکن است در برخی بازارها bubbles ایجاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Scattergun has more damage ramp-up at close range than other weapons, so it may be best to keep Scouts at mid range.
[ترجمه گوگل]Scattergun نسبت به سایر سلاح‌ها در فاصله نزدیک آسیب بیشتری دارد، بنابراین بهتر است Scouts را در فاصله متوسط ​​نگه دارید
[ترجمه ترگمان]The بیشتر از سلاح های دیگر به مسیرهای فرعی آسیب رسانده است، بنابراین بهتر است در محدوده میانی نگاه Scouts داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The scattergun approach to marketing means that the campaign is not targeted at particular individuals.
[ترجمه گوگل]رویکرد تفنگ پراکنده به بازاریابی به این معنی است که کمپین افراد خاصی را هدف قرار نمی دهد
[ترجمه ترگمان]رویکرد scattergun به بازاریابی به این معنی است که این کمپین در افراد خاص هدف قرار نمی گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. that is, in fact, the opposite of my more scattergun approach to images and memories.
[ترجمه گوگل]که در واقع برعکس رویکرد تفنگ پراکنده تر من به تصاویر و خاطرات است
[ترجمه ترگمان]در واقع مخالف رویکرد scattergun من نسبت به تصاویر و خاطرات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The less experienced, needing more stations, often take a hit - or - miss scattergun approach.
[ترجمه گوگل]کسانی که تجربه کمتری دارند و به ایستگاه‌های بیشتری نیاز دارند، معمولاً رویکرد تفنگ پراکنده را از دست می‌دهند
[ترجمه ترگمان]با تجربه کم تر، به ایستگاه های بیشتری نیاز دارید، اغلب یک رویکرد hit یا - را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (term used in canada and usa) shotgun

پیشنهاد کاربران

سلاح گرم: نوعی تفنگ ساچمه ای که برای شلیک گلوله های کوچک در فاصله نزدیک طراحی شده است.
رویکرد: اصطلاحی استعاری که به یک رویکرد غیرسازمان یافته یا گسترده برای یک کار اشاره دارد که اغلب فاقد تمرکز یا دقت است. این اصطلاح اغلب برای انتقاد از استراتژی ها یا اقداماتی که فاقد تمرکز یا خاصیت هستند، استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مترادف: Shotgun, broad approach, unfocused method.
مثال؛
"The scattergun approach to marketing failed to attract the right audience. "
"He used a scattergun to hunt birds in the dense forest. "
"The politician's scattergun of promises lacked coherence and focus. "

shotgun : معنی: تفنگ ساچمهای
معانی دیگر: تفنگ شکاری ( بی خان ) ، ( فوتبال امریکایی ) آرایش تفنگی ( shotgun formation هم می گویند ) ، با تفنگ بی خان تیر زدن یا تهدید کردن، ( معماری ) ساختمان دراز که اتاق های آن به صورت ردیف قرار دارند، تهدیدآمیز، اجباری، به زور، زوری، اضطراری
پراکنده - در علم رایانه به ایمیل های ارسالی رندوم گفته می شود.
تیری در تاریکی، بی هدف، بدون برنامه

بپرس