scarring

جمله های نمونه

1. For example, in cases of scarring some plaintiffs are much distressed by their scars, while others are largely unperturbed.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در موارد زخم، برخی از شاکیان به دلیل زخم های خود بسیار مضطرب می شوند، در حالی که برخی دیگر تا حد زیادی بدون مزاحمت هستند
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، در مواردی که برخی plaintiffs در اثر زخم های خود بسیار ناراحت هستند، در حالی که برخی دیگر عمدتا آرام هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This damages the liver leading to sclerosis and scarring.
[ترجمه گوگل]این به کبد آسیب می رساند که منجر به اسکلروز و اسکار می شود
[ترجمه ترگمان]این باعث آسیب کبد به sclerosis و زخم شدن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Laparotomy showed duodenal scarring with enlarged lymph nodes in the pyloric and duodenal areas and white nodules in the liver.
[ترجمه گوگل]لاپاراتومی اسکار اثنی عشر با بزرگ شدن غدد لنفاوی در نواحی پیلور و اثنی عشر و گره های سفید در کبد را نشان داد
[ترجمه ترگمان]laparotomy جای زخم duodenal را با اضافه کردن غدد لنفاوی در نواحی pyloric و duodenal و گره های سفید کبد نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. For fear of some social stigma or psychological scarring, adopted children were routinely lied to about their beginnings.
[ترجمه گوگل]به دلیل ترس از برخی انگ های اجتماعی یا زخم های روانی، به طور معمول به فرزندان خوانده در مورد شروع خود دروغ گفته می شد
[ترجمه ترگمان]برای ترس از بدنامی اجتماعی و یا زخم روانی، کودکان پذیرفته شده به طور معمول به آن ها دروغ می گویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the image shown, trichiasis has caused corneal scarring and loss of vision.
[ترجمه گوگل]در تصویر نشان داده شده، تریشیازیس باعث زخم قرنیه و از دست دادن بینایی شده است
[ترجمه ترگمان]در تصویر نشان داده شده، trichiasis جای زخم و از دست دادن بینایی را گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Renal scarring can be prevented or diminished by early diagnosis and treatment of acute pyelonephritis.
[ترجمه گوگل]با تشخیص و درمان زودهنگام پیلونفریت حاد می توان از ایجاد اسکار کلیوی پیشگیری کرد یا آن را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]زخم گذاشتن بر جای زخم می تواند با تشخیص زودهنگام و درمان درده ای شدید، قابل پیش گیری یا کاهش باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It can lead to scarring and even a skin graft.
[ترجمه گوگل]می تواند منجر به جای زخم و حتی پیوند پوست شود
[ترجمه ترگمان]آن می تواند منجر به زخم شدن و حتی یک پیوند پوست شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the scarring spread to the area around the right hepatic vein.
[ترجمه گوگل]و جای زخم به ناحیه اطراف ورید کبدی راست گسترش یافت
[ترجمه ترگمان]و جای زخم در اطراف رگ راست کبدی پخش شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Excess scarring of the conjunctiva is the major cause to the failure of glaucoma filtering surgery.
[ترجمه گوگل]اسکار بیش از حد ملتحمه عامل اصلی شکست جراحی فیلتراسیون گلوکوم است
[ترجمه ترگمان]استفاده بیش از حد از conjunctiva علت اصلی شکست در جراحی فیلترینگ آب سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It may merely demonstrate scarring of the duodenal bulb caused by previous ulceration.
[ترجمه گوگل]ممکن است صرفاً اسکار پیاز اثنی عشر ناشی از زخم قبلی را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]این کار ممکن است به دلیل آسیب های ناشی از ulceration قبلی، جای زخم حباب را به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Carmustine and busulfan, which can increase risk for scarring and inflammation of the lungs.
[ترجمه گوگل]کارموستین و بوسولفان، که می توانند خطر ایجاد اسکار و التهاب ریه ها را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]Carmustine و busulfan که می تواند خطر زخم و التهاب ریه را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The laser also produces less swelling and scarring and there is a lower risk of infection.
[ترجمه گوگل]لیزر همچنین تورم و جای زخم کمتری ایجاد می کند و خطر عفونت کمتری دارد
[ترجمه ترگمان]لیزر همچنین تورم و زخم کمتری تولید می کند و خطر کمتری از عفونت وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Animal studies have shown that chronic long-term exposure to ozone causes lung scarring similar to that associated with cigarette smoking.
[ترجمه گوگل]مطالعات حیوانی نشان داده است که قرار گرفتن طولانی مدت مزمن در معرض ازن باعث ایجاد اسکار ریه مشابه با سیگار کشیدن می شود
[ترجمه ترگمان]مطالعات حیوانات نشان داده اند که قرار گرفتن طولانی مدت در لایه اوزون باعث بروز آسیب های ریه مشابه با سیگار کشیدن سیگار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Migrants have beaten dozens of trails up and down hillsides, scarring the earth.
[ترجمه گوگل]مهاجران ده ها مسیر را در بالا و پایین تپه شکسته اند و زمین را زخمی کرده اند
[ترجمه ترگمان]مهاجران ده ها رد پایی از بالا و پایین تپه را مورد ضرب و شتم قرار داده و زمین را زخم کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Accidents, both from injuries or harmful substances entering the eye, can cause scarring and ulceration.
[ترجمه گوگل]حوادث، چه در اثر جراحات یا ورود مواد مضر به چشم، می توانند باعث ایجاد اسکار و زخم شوند
[ترجمه ترگمان]تصادفات که هم از آسیب و هم مواد مضر وارد چشم می شوند می توانند باعث ایجاد جای زخم و زخم شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• process of leaving a scar, process of forming a scar

پیشنهاد کاربران