scarification

/ˌskærʌfəˈkeɪʃən//ˌskeərɪfɪˈkeɪʃən/

معنی: تیغ زنی
معانی دیگر: ایجاد خراش های سطحی در پوست (مثلا در تلقیح آبله)، خراشگذاری، جوشگاه سازی

جمله های نمونه

1. In the process of body scarification, scars are formed by cutting the skin.
[ترجمه گوگل]در فرآیند زخم شدن بدن، جای زخم با بریدن پوست ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]در فرآیند scarification بدن، زخم ها با بریدن پوست شکل می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Scarification is the creative and artistic application of scars in a controlled manner to achieve an aesthetically or spiritually pleasing result.
[ترجمه گوگل]اسکارفیکاسیون عبارت است از کاربرد خلاقانه و هنری اسکارها به شیوه ای کنترل شده برای دستیابی به یک نتیجه زیباشناختی یا معنوی
[ترجمه ترگمان]Scarification کاربرد خلاقانه و هنری آثار در یک روش کنترل شده برای رسیدن به یک نتیجه مطبوع و یا معنوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Conclusion It is satisfactory of lattice scarification under corneal epithelium to treat bullous keratopathy caused by physical and mechanical factors.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری برای درمان کراتوپاتی بولوز ناشی از عوامل فیزیکی و مکانیکی، اسکریفیکاسیون شبکه زیر اپیتلیوم قرنیه رضایت‌بخش است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری این مساله از scarification شبکه تحت پوششی محافظ دار برای درمان bullous ناشی از عوامل فیزیکی و فیزیکی رضایت بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Needless to say, scarification is not what rescued Ebrahim Samba.
[ترجمه گوگل]نیازی به گفتن نیست که ترسیدن چیزی نیست که ابراهیم سامبا را نجات داد
[ترجمه ترگمان]لازم به گفتن نیست که scarification چیزی نیست که ابراهیم سامبا را نجات داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Last daisy of summer, the scarification sorrow.
[ترجمه گوگل]آخرین دیزی تابستان، غم خراشیدگی
[ترجمه ترگمان] \"آخرین\" دیسی تابستون \" غم و اندوه \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shushruta has described surgery under eight heads Chedya (excision), Lekhya (scarification), Vedhya (puncturing), Esya (exploration), Ahrya (extraction), Vsraya (evacuation) and Sivya ( Suturing).
[ترجمه گوگل]شوشروتا جراحی زیر هشت سر چدیا (بریدن)، لخیا (اسکریفیکاسیون)، ودهیا (پنچر کردن)، اسیا (اکتشاف)، اهریا (کشیدن)، وسرایا (تخلیه) و سیویا (بخیه) را شرح داده است
[ترجمه ترگمان]Shushruta (excision)، Chedya (scarification)، Vedhya (puncturing)، Esya (استخراج)، Ahrya (extraction)، Vsraya (evacuation)و Sivya (Suturing)جراحی را تشریح کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Was Van Espleghem documenting ritual scarification, or perhaps a pigmentation disorder?
[ترجمه گوگل]آیا ون اسپلگهم زخمی شدن آیینی یا شاید یک اختلال رنگدانه را مستند می کرد؟
[ترجمه ترگمان]آیا ون Espleghem مستندسازی کردن مراسم مذهبی یا شاید یک تجمع رنگدانه ها را مستند می کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Even though many people hold that scarification is no more painful than tattooing, it is somehow more "intense" to most of them.
[ترجمه گوگل]حتی اگر بسیاری از مردم معتقدند که زخم شدن استخوان دردناک‌تر از خالکوبی نیست، اما برای اکثر آنها "شدیدتر" است
[ترجمه ترگمان]گرچه بسیاری از مردم معتقدند که scarification درد کمتری نسبت به خال کوبی ندارد، اما برای بسیاری از آن ها به نوعی \"شدیدتر\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. People who give and receive tattoos, piercings, and scarification procedures can also be at risk of infection.
[ترجمه گوگل]افرادی که خالکوبی، پیرسینگ، و روش‌های زخم را انجام می‌دهند و دریافت می‌کنند نیز می‌توانند در معرض خطر عفونت باشند
[ترجمه ترگمان]افرادی که خالکوبی، piercings و scarification را دریافت و دریافت می کنند نیز می توانند در معرض خطر ابتلا به عفونت قرار بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Karo men and women are known for their ritual scarification .
[ترجمه گوگل]مردان و زنان کارو به خاطر خراش دادن آیینی خود معروف هستند
[ترجمه ترگمان]Karo مرد و زن به خاطر مراسم their شناخته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Research has shown that mental challenge is closely related to job scarification.
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان داده است که چالش ذهنی ارتباط نزدیکی با از دست دادن شغل دارد
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان داده اند که چالش ذهنی ارتباط نزدیکی با scarification شغلی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The scars that mark Nigerian born singer Seal have long been rumored to be the result of a tribal scarification rite. This is not the case.
[ترجمه گوگل]مدت‌ها شایعه می‌شد که زخم‌هایی که نشانه‌ی سیل، خواننده متولد نیجریه است، ناشی از یک مراسم ترسناک کردن قبیله‌ای است این مورد نیست
[ترجمه ترگمان]زخم هایی که نشان مرگ خواننده نیجریه ای را نشان می دهند مدت ها است که گفته می شود نتیجه یک مراسم scarification قبیله ای است این یک مورد نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We have various kinds of products to meet customers' scarification .
[ترجمه گوگل]ما انواع مختلفی از محصولات را برای پاسخگویی به انحراف مشتریان داریم
[ترجمه ترگمان]ما انواع مختلفی از محصولات را برای ملاقات با مشتریان داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In addition, the reuse of implements for rituals such as scarification, tattooing and circumcision can transmit infections, including HIV.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، استفاده مجدد از وسایل برای مراسمی مانند زخم کردن، خالکوبی و ختنه می تواند باعث انتقال عفونت از جمله HIV شود
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، استفاده مجدد از تجهیزات برای مناسک مثل scarification، خال کوبی و ختنه می تواند عفونت ها، از جمله HIV را انتقال دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The degradation rate of the filler paper cellulose and CMC scarification in each generation of composite system after sub-cultures differed very little.
[ترجمه گوگل]میزان تخریب سلولز کاغذ پرکننده و خراش CMC در هر نسل از سیستم کامپوزیت پس از کشت‌های فرعی بسیار کمی متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]سرعت تجزیه of کاغذ پرکننده و غلظت بحرانی میسل در هر نسل از سیستم مرکب پس از sub کمی متفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیغ زنی (اسم)
scarification

انگلیسی به انگلیسی

• act of cutting or scratching the skin; cuts, scratches; act of criticizing harshly; act of breaking, act of crumbling

پیشنهاد کاربران

پوست خراشی ( اسم ) : فرآیند ایجاد یک سری بریدگی ها یا خراش های کم عمق در پوست به منظور کمک به نفوذ ماده ای مانند قطره واکسن آبله به بدن
scarification ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: بذرخراشی
تعریف: فرایندی که در آن پوستۀ بذر با سایش مکانیکی یا تماس با اسید یا آب داغ یا سایر مواد در مقابل آب نفوذپذیرتر می‏شود و درنتیجه سریع‏تر جوانه می‏زند
Scarification is a permanent form of body modification that affects the texture of the skin by cutting through layers to purposefully create a scar. The process can include a number of techniques, including cutting, scratching, or burning.

بپرس