scarey

1. Do you know what the scariest thing is? To not know your place in this world, to not know why you're here.

[ترجمه momeni] ایا میدانید ترسناک ترین چیز چیست؟ندونی جات تو این دنیا کجاستءو ندونی چرا ایتجا هستی.

0|1

[ترجمه گوگل]میدونی ترسناک ترین چیز چیه؟ برای اینکه جایگاه خود را در این دنیا ندانم، تا ندانم چرا اینجا هستید
[ترجمه ترگمان]میدونی این ترسناک ترین چیز چیه؟ من جای تو را در این دنیا نمی دانم، نمی دانم چرا اینجایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is the scariest story I ever heard.

[ترجمه گوگل]این ترسناک ترین داستانی است که تا به حال شنیده ام
[ترجمه ترگمان]این ترسناک ترین داستان هست که تا حالا شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hooky, naturally, has to prove his machismo by going on the scariest rides twice.

[ترجمه گوگل]هوکی، به طور طبیعی، باید با دو بار رفتن به ترسناک ترین سواری ها، قدرت خود را ثابت کند
[ترجمه ترگمان]طبیعتا، باید با رفتن به وحشتناک ترین rides، machismo را ثابت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On first impressions, Krynauw Otto is one of the scariest sights in international rugby.

[ترجمه گوگل]در اولین برداشت، کریناو اتو یکی از ترسناک ترین مناظر راگبی بین المللی است
[ترجمه ترگمان]در برداشت اول، Krynauw اتو یکی از ترسناک ترین مناظر در راگبی بین المللی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Besides, Digby had even scarier things to consider.

[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دیگبی چیزهای ترسناک تری هم داشت که باید در نظر بگیرد
[ترجمه ترگمان]از آن گذشته، Digby چیزهای ترسناک تر از این هم داشتند که به آن فکر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What our deep-seated fears say, of course, can be even scarier than the stories themselves.

[ترجمه گوگل]آنچه ترس های عمیق ما می گویند، البته، می تواند حتی ترسناک تر از خود داستان ها باشد
[ترجمه ترگمان]چیزی که ترس عمیق ما می گوید، البته می تواند از این داستان های ترسناک وحشتناک تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He says this is scariest thing I've ever done in my life.

[ترجمه گوگل]او می گوید این ترسناک ترین کاری است که تا به حال در زندگی ام انجام داده ام
[ترجمه ترگمان]می گوید این ترسناک ترین چیزی است که در عمرم انجام داده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The scariest moment is always just before you start. Stephen King

[ترجمه گوگل]ترسناک ترین لحظه همیشه درست قبل از شروع است استفان کینگ
[ترجمه ترگمان]وحشتناک ترین لحظه قبل از شروع کار است استفان کینگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The roller coaster ride amounts to a 45-second once-around, its rusting superstructure scarier to look at than to ride.

[ترجمه گوگل]ترن هوایی یک بار دور زدن، 45 ثانیه طول می کشد، روبنای زنگ زده آن ترسناک تر از سوار شدن است
[ترجمه ترگمان]coaster ترن هوایی به اندازه ۴۵ ثانیه طول می کشد و superstructure rusting آن ترسناک تر از آن است که به آن نگاه کند تا سواری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It would be a lonely life for a woman, ma'am, and a scarey life, too, with animals creeping under the wagon all night.

[ترجمه گوگل]این یک زندگی تنهایی برای یک زن و خانم و همچنین یک زندگی ترسناک است، با حیواناتی که تمام شب را زیر واگن می‌خزند
[ترجمه ترگمان]خانم، این زندگی تنها یک زندگی تنها برای یک زن و یک زندگی scarey است که تمام شب زیر گاری می خزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. BJ, huh? Well, Im not going to tell you what my nickname is! Oh, here comes the professor. Whats his name, anyway? Scarey, or something like that?

[ترجمه گوگل]بی جی، ها؟ خب، من قصد ندارم به شما بگویم نام مستعار من چیست! اوه، استاد اومد اصلاً اسمش چیست؟ ترسناک، یا چیزی شبیه به آن؟
[ترجمه ترگمان]ساک - - - - - - - - - - - - - - خوب، من نمی خواهم به شما بگویم اسم مستعار من چیست! اوه، پروفسور اومد راستی اسمش چیست؟ یا همچین چیزی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

مترادف ها

انگلیسی به انگلیسی

پیشنهاد کاربران

بپرس